دیدگاههای موافقان پاداش و تشویق دانش آموزان
در این مقاله به ارائه دیدگاههای موافقان و مدافعان پاداش و تشویق دانش آموزان پرداخته می شود.
در این مقاله به ارائه دیدگاههای موافقان و مدافعان پاداش و تشویق دانش آموزان پرداخته می شود.
تشویق در لغت به معنای آرزومند کردن، به شوق افکندن و راغب ساختن است. تاریخ به کارگیری تشویق به عنوان انگیزه شاید به قدمت تاریخ تعلیم و تربیت باشد، زیرا هر جا صحبت از آموزش و یادگیری است مسألة تشویق به نحوی مطرح می شود. به اعتقاد بسیاری از روانشناسان تربیتی ، تشویق و پاداش از مهمترین انگیزه های پیشبرد تعلیم و تربیت به شمار می رود و منظور از پاداش و تشویق هر عملی است که در تثبیت تمایلات و نیل به آمال انسان مؤثّر باشد.
از نظر روانشناسان رفتارگرا، تشویق محرک خوشایندی است که بعد از بروز یک رفتار مطلوب به کودک ارائه می شود و منظور از تشویق و تأیید، حمایت از رفتارهای مثبت و تأکید بر اعمال درست است. این عمل به کودک کمک می کند که برداشت خوبی از خود داشته باشد و با اعتماد به نفس رفتار صحیح را ارائه دهد. همچنین، ارائه پاداش، فرد را به ادامة کارش ترغیب می کند و او را در مسیر پیشرفت و بهبود قرار می دهد. تشویق نوعی پاداش است که برای تقویت رفتار مطلوب و ادامة آن به فرد، ارائه می شود.
بر اساس روانشناسی کنترل بیرونی، ما معمولاً از تشویق استفاده می کنیم تا رفتاری را تقویت کنیم یعنی تکرار آن رفتار را افزایش دهیم. گاهی تشویق و تقویت مترادف هم به کار می روند. معلم باید در نظر داشته باشد که آنچه را که به عنوان تشویق در نظر می گیرد ممکن است در نزد شاگردان همان معنا را به همراه نداشته باشد. مثلاً اگر معلمی از نمره برای تشویق استفاده می کند باید در نظر داشته باشد که بالا بردن نمره برای همه از یک ارزش پاداشی یکسان برخوردار نیست و از این لحاظ ممکن است بین کودکان تفاوت های بسیار وجود داشته باشد. بنا براین در این روش معلم هر پاداشی را با توجه به روحیه و شخصیت و رفتار دانش آموزان مورد استفاده قرار می دهد.
مدافعان ارائه پاداش در کلاس درس معتقدند از آن جایی که انسان موجودی است که همیشه دوست دارد مورد تشویق دیگران قرار گیرد و از تنبیه متنفر بوده، لذا رویکرد نظام آموزش و پرورش باید بر پایه اصول روانشناسی تشویق و پاداش و عدم تنبیه باشد. اسکنیر به عنوان یکی از حامیان تقویت و تنبیه دانشآموزان معتقد است که در انسانها یک استعداد ارثی وجود دارد که طبق آن افراد نسبت به کسانی که با آنها رفتار محبت آمیز دارند (تقویت کننده هستند) با محبت رفتار می کنند و نسبت به کسانی با آنها رفتار خصمانه دارند (تنبیه کننده هستند) با پرخاشگری رفتار می کنند.
مدافعان عامل تشویق و پاداش میگویند که معروفترین قانونی که اسلام معلمان و مربیان را بدان دعوت نموده است تا در جهت تعلیم و تربیت بهره برداری کند قانون تشویق است، زیرا انسان موجودی است که بر مبنای فطرت خدادادیش حب ذات دارد و به خودش محبت می ورزد، همچنین از اموری که او را محبوب جامعه و افراد می کند خشنود می شود. به عبارت دیگر، هر انسانی بنا به اصل فطرت، دارای غریزه حبّ ذات است و با تحریک این غریزه و تشویق و دلگرمی میتوان کودکان را به انجام وظایف مورد نظر ترغیب کرد.
همچنین، موافقان عامل پاداش و تشویق معتقدند در جهان امروز، تربیت از راه تشویق بهترین و مؤثّرترین نوع تربیت است و مربیانی که با این سبک و روش، کودکان را به تحصیل دانش و انجام کارهای نیک وادار کنند کارشان موفقیت آمیز خواهد بود. آنها این نظر خود را به پژوهش محققان در زمینة عملکرد مغز نیز نسبت میدهند. زیرا محققان با بررسی مغز کودکان با روش ام آر آی دریافتهاند، تشویق کودکان در سن 8 سالگی، مراکز ویژه رفتاری را در مغز تحریک میکند و کودک رفتارهای مثبت خود را که تشویق شده است، تکرار می کند.