صفحه اعضا هیئت علمی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی

دانشیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/12/13
عبداله پارسا
دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی / گروه علوم تربیتی
رساله های دکتری
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
شناسایی ایدئولوژی غالب برنامه درسی اجرا شده معلمان ابتدایی شهر اهواز
سجاد غلامیان 782 -
بررسی چالشها و فرصتهای طراحی و اجرای برنامه درسی دوره ابتدایی در عصر پساکرونا
هانیه فرضعلی وند 781 -
بررسی چالش های کاربست واژگان پارسی در کتاب های درسی دوره دوم متوسطه
فاطمه عکاف دهکردی 781 -
بررسی میزان استقبال از علوم انسانی در فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی در شهر مسجدسلیمان
مهسا زمان پور 780 -
بررسی میزان توجه برنامه های درسی نظام آموزشی ایران
به آموزش زبان انگلیسی و چالش های آن: یک رویکرد ترکیبی
لیلا درویش پسند 780 -
بررسی میزان توجّه به هویّت ملّی در اشعار کتاب های درسی دوره ابتدایی
بهاره کرمی 779 -
میزان توجه برنامه درسی دوره متوسطه به آموزش شهرگرایی از دیدگاه دبیران
شیوا علمداری 778 -
طنز در محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی و میزان ضرورت آن از دیدگاه معلمان
محدثه گاراژچی 778 -
شناسایی مولفه ها و بررسی وضعیت آموزش اخلاق در مدارس ابتدایی
فاطمه یوسفی 777 -
تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی و بازنمایی آن بر تربیت شهروند جهانی
افسانه مهردادفر 777 -
بررسی صلاحیت های حرفه ای مربیان پیش دبستانی شهر اهواز در فرایند برنامه ریزی درسی
سعاد سداوی 777 -
بررسی میزان همخوانی برنامههای آموزشی موسسه تحقیقات و آموزش توسعه ی نیشکر و صنایع جانبی خوزستان با استاندارد بینالمللی ایزو 10015
هادی ضمدی 775پژوهش حاضر با هدف آگاهی از میزان انطباق برنامههای آموزشی موسسهی تحقیقات و آموزش توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان با استاندارد آموزشی ایزو 10015 جهت شناسایی و رفع شکاف موجود بین آنها انجام گردیده است. روش به کارگرفته شده در این پژوهش، روش ترکیبی همزمان (کمی-کیفی) است و دادهها در بخش کیفی، از طریق مصاحبه و بررسی اسناد آموزشی موسسه و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامهی محققساخته جمعآوری گردید. در بخش کمی همهی کارکنان موسسه، به تعداد 30 نفر، مورد سرشماری قرار گرفته و به عنوان نمونهی پژوهشی انتخاب شدند. همچنین در بخش کیفی از کارشناسان و کارکنان واحد آموزش و مدیران میانی موسسه، به تعداد 12 نفر، جهت مصاحبه دعوت به عمل آمد. پایایی پرسشنامه در این پژوهش 974/0 محاسبه گردید. جهت تحلیل نتایج در بخش کیفی از تحلیل محتوای مصاحبهها و در بخش کمی از آزمون T تکنمونهای استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که برنامههای آموزشی موسسهی تحقیقات و آموزش توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان در مرحلهی نیازسنجی آموزشی، اجرای آموزش و ارزشیابی آموزشی با الزامات استاندارد آموزشی ایزو 10015 مطابقت نداشته و واحد آموزش بایستی تواناییهای خود را در این مراحل افزایش بدهد؛ اما مرحلهی برنامهریزی و طراحی آموزشی و نظارت و کنترل آموزش با الزامات استاندارد آموزشی ایزو 10015 همخوانی داشتهاند.
-
اثربخشی آموزشی رشته مکانیک خودرو در هنرستان های فنی حرفه ای و کار و دانش
حجت الله بهادری 775هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزشی رشته مکانیک خودرو در هنرستان های فنی و حرفه ای و کار و دانش می باشد. جامعه آماری شامل کلیه هنرآموزان و هنرجویان و استادکاران و سرپرستان حاضر در هنرستان های کار و دانش و فنی و حرفه ای شهرستان بهبهان و همچنین تمامی هنرستان های فنی و حرفه ای و کار و دانش ناحیه 2 اهواز در رشته مکانیک خودرو در سال 96-95 و همچنین دانش آموختگان این رشته طی 10 سال گذشته می باشد که تقریباً650 نفر می باشند.150 نفر آنها هنرجویان حاضر در این رشته طی ده سال گذشته، 25 نفر شامل هنرآموزان و سرپرستان و استادکاران و 35 نفرازکار فرمایان می باشند.به دلیل کم بودن تعداد هنرآموزان در شهرستان بهبهان و ناحیه 2 اهواز همه آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای نمونه گیری از هنرجویان حاضراز جدول مورگان استفاده شده و 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. از دانش آموختگان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که در مجموع 170 نفربرای بخش کمی تحقیق انتخاب شده اند. از کار فرمایان و هنرآموزان و مدیران و سرپرستان و استاد کاران نیزتعدادی به روش هدفمند و در دسترس تا رسیدن به مرحله اشباع به عنوان نمونه برای بخش کیفی تحقیق انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی، پرسشنامه اثربخشی آموزشی (محقق ساخته) می باشد و در بخش کیفی مصاحبه محقق ساخته می باشد.
.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیف (شامل میانگین –انحراف معیار-فراوانی آزمودنی ها –حداقل نمره و حداکثر نمره) و آمار استنباطی شامل آزمون t تک گروهی در بخش کمی و تحلیل محتوا در بخش کیفی استفاده شد.بر اساس نتایج کمی این پژوهش، محتوای برنامه درسی با نیازها ی هنرجویان و دانش آموختگان و اهداف رشته منطبق نمی باشد و روش اجرای برنامه درسی و سودمندی پایانی این رشته (رضایت، اشتغال و ادامه تحصیل) مطلوب نبوده است.در بخش کیفی نیز با استفاده از ابزار مصاحبه تاییدی و استفاده از روش تحلیل محتوا به تبیین داده های کمی پرداخته شد و عوامل موثر بر اثربخش نبودن آموزشی رشته مکانیک خودرو مشخص شد و در سه مقوله عوامل درون سازمانی، برون سازمانی و فردی جای گرفت. سپس این نتایج تبیین شد و نتیجه گیری از آن حاصل شد.
-
بررسی رابطه نوع ساختار سازمانی با اعتماد سازمانی و اخلاق حرفهای کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
علی اسدی نژاد 775چکیده
هدف کلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه نوع ساختار سازمانی با اعتماد سازمانی و اخلاق حرفهای کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد منطقه کهگیلویه میباشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاههای مربوطه تشکیل میدهند. پاسخ دهندگان با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب گردیدند. تعداد 250 نفر از کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین با توجه به کم بودن تعداد اعضای هیات علمی (جمعاً، 135 نفر) از روش سرشماری کامل استفاده شده است و همه اعضای هیات علمی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل سه پرسشنامه؛ نوع ساختار سازمانی ( ترکزاده و محترم، 1390) پرسشنامه اعتماد سازمانی ( چاسس و همکاران، 2007) و پرسشنامه اخلاقحرفهای (قاسم زاده، 1393) میباشد. روش تجزیه و تحلیل داده در دو بخش توصیفی و استنباطی انجام گرفته، در بخش استنباطی از( رگرسیون چند متغیره) استفاده شده است. نتایج و یافتههای این پژوهش نشان داد که:1- از دیدگاه کارکنان و اعضای هیات علمی، نوع ساختار سازمانی غالب در دانشگاههای آزاد منطقه کهگیلویه از نوع ساختار بازدارنده میباشد. 2- ساختار بازدارنده پیش بینی کننده مولفههای اعتماد سازمانی به استثنای ( مولفه درستکاری) میباشد.3- ساختار بازدارنده پیشبینی کننده مولفه های اخلاق حرفهای به استثنای دو مولفه ( صادق بودن و همدردی با دیگران) نمیباشد.
-
بررسی همسویی دورههای آموزشی پرستاران بیمارستان نفت اهواز با سنجههای اعتباربخشی مراکز درمانی ایران
قدم خیر بهرمان 775هدف از این پژوهش بررسی همسویی دورههای آموزشی پرستاران بیمارستان نفت اهواز با سنجههای اعتباربخشی مراکز درمانی ایران بود. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه پرستاران بیمارستان نفت اهواز به تعداد 185 نفر بود که بهصورت سرشماری انتخاب شدند و در بخش کیفی شامل کلیه سرپرستان بیمارستان نفت اهواز بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 9 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده¬ها عبارت بود از پرسشنامه ارزشیابی اثربخشی دوره¬های آموزشی همایون¬نیا (1384)، آزمون سنجش دانش کارکنان، دو چک لیست ارزیابی مهارتی و مصاحبه نیمهسازمانیافته. تحلیل دادههای کمی با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آزمون t تک نمونهای و تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت گرفت. نتایج تحلیل دادههای کمی نشان داد که تاثیر دورههای آموزشی بیمارستان نفت اهواز بر توانمندیهای دانشی، نگرشی، مهارتی و حیطههای تلفیقی یادگیری مطلوب بوده است، که نشاندهنده همسویی دورههای آموزشی با سنجههای اعتباربخشی مراکز درمانی کشور میباشد. همچنین نتایج تحلیل محتوای مصاحبهها نشان داد که عواملی مانند استفاده از استادان مجرب و کارآمد در دورههای آموزشی، متناسب بودن محتوا با سنجههای اعتبار بخشی، تاکید بر کاربردی بودن محتوای مطالب ارائه شده در دورههای آموزشی، استفاده از تکنولوژیهای جدید آموزشی، کاربردی بودن دورههای آموزشی برای پرستاران، برنامهریزی زمانی مناسب دورههای آموزشی و حضور کارشناسان با تحصیلات تکمیلی در رشتههای مدیریت آموزشی، برنامهریزی آموزشی و تکنولوژی آموزشی در قسمت آموزش و ارزیابی در همسویی دورههای آموزشی با سنجههای اعتباربخشی کشور موثر بوده است.
-
ارزیابی اثربخشی دورههای آموزشی برونسپاری شده در یک شرکت وابسته به وزارت کشاورزی
فاطمه حقی 774این پژوهش با هدف ارزیابی اثربخشی دورههای آموزشی برونسپاری شده در یک شرکت وابسته به وزارت کشاورزی صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از الگوی ارزشیابی کرک¬پاتریک دادههای مورد نیاز در چهار سطح جمعآوری گردید. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، روش آمیختهی در هم تنیده (کمی- کیفی- کمی) است. جامعهی آماری پژوهش، کارکنان شرکت¬کننده در دورههای آموزشی برونسپاری شده است. در بخش کمی از روش نمونهگیری به صورت تمامشماری استفاده شد. در بخش کیفی 15 نفر از طریق نمونهگیری هدفمند مطلوب برای انجام مصاحبه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه، ارزیابی نمرات افراد، فرم ارزیابی عملکرد، مصاحبه و چک¬لیست جمعآوری شدند. برای تحلیل نتایج کمی از آزمونهای تی تک نمونهای، خی دو و برای تحلیل دادههای کیفی از روش کدگذاری باز و مقولهای استفاده شد. یافتهها نشاندهنده اثربخش بودن دورهها است. در یک جمعبندی کلی از نتایج کمی این پژوهش و با توجه به نتایج به دست آمده، اثربخشی سطح واکنش به میزان 33/8 درصد، اثربخشی سطح یادگیری به میزان 16 درصد، اثربخشی سطح رفتار به میزان 27/25 درصد، و اثربخشی سطح نتایج به میزان 1/34 درصد است. شاخص اثربخشی کلی دورههای آموزشی نیز7/83 درصد به دست آمده است که این میزان نشاندهنده وضعیت مطلوب دوره¬ها و هم¬چنین اثربخش بودن برون¬سپاری دورههای آموزشی در شرکت وابسته به وزارت کشاورزی است. لذا ادامه همکاری با موسسات آموزشی و برون¬سپاری دوره¬های آموزشی در صورت رفع کاستی¬ها، براساس رضایت بالای افراد به آنها توصیه میشود.
-
بررسی رابطه بین اثربخشی دورههای آموزش ضمن خدمت با موفقیت کارراهه شخصی در یکی ار سازمانهای وابسته به وزارت نیرو
طاهره نجاتی 774هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی بین اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت با موفقیت کارراهه شخصی در یکی از سازمان های وابسته به وزارت نیرو است که با روش تحقیق آمیخته ( کمی و کیفی) بررسی گردید. در بخش کمی ازپرسشنامه همایونیا (1384)،گاتیکر و لاروود (1986) و در بخش کیفی از تحلیل اسناد و مصاحبه برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. مشارکت کنندگان این تحقیق تمام کارمندان رسمی و پیمانی دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر تشکیل میدهند که مجموعاٌ 925 نفر است که از این تعداد 605 نفر کارمندان رسمی و 320 نفر کارمندان پیمانی است که در این خصوص با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 190 نفر کارمندان رسمی و 100 نفر کارمندان پیمانی که در 9 معاونت سازمان مشغول به کار هستند به عنوان نمونه انتخاب شدند و در بخش کیفی نیز از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و تعداد 10 نفر از کارمندان با سابقه خدمت 20 سال به بالا، مورد مصاحبه قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های کمی از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد انحراف از میانگین) و روشهای آمار استنباطی (پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل واریانس یکراهه) و تجزیه وتحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوا استفاده گردید. بعد از تحلیل نتایج مشخص شد که اثربخشی دوره های آموزشی جز با موفقیت بین فردی، با موفقیت شغلی،موفقیت مالی و موفقیت سلسله مراتبی رابطه معنادار و مثبتی داشته است ولی اثربخشی دوره ها، بهبود عملکرد افراد را به دنبال نداشته است.
-
تاثیر سبکهای رهبری بر سکوت سازمانی و هویتسازمانی معلمان در مدارس ابتدایی شهر اهواز
مرتضی شهابی نیا 774هدف اصلی پژوهش حاضر، آگاهی از تاثیر سبکهای رهبری بر سکوت سازمانی و هویتسازمانی معلمان در مدارس ابتدایی شهر اهواز بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، پژوهشی نظری - کاربردی و از حیث نحوه گردآوری دادهها، پژوهشی توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی و میباشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر اهواز بود که با روش نمونهگیری طبقه¬ای تصادفی، تعداد 361 نفر، بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. از پرسشنامههای استاندارد چندعاملی رهبری (MLQ) بس و اولیو (2000)، پرسشنامه سکوت سازمانی واکولا و بوراداس (2005) و پرسشنامه هویتسازمانی چنی (1983) بهعنوان ابزار جمعآوری اطلاعات استفاده شد. با استفاده از روش آلفای کرونباخ، پایایی کل پرسشنامه رهبری 83/0، سکوت سازمانی 86/0 و هویتسازمانی 95/0 به دست آمد. به¬منظور تجزیهوتحلیل داده¬های از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (همبستگی، رگرسیون گا به گام و رگرسیون خطی) استفاده گردید. نتایج داده¬¬ها حاکی از آن بود که بین مولفههای سبک رهبری تحولگرا و سکوت سازمانی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد. بین مولفههای سبک رهبری تحولگرا و هویتسازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مولفههای سبک رهبری تعاملگرا و سکوت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مولفههای سبک رهبری تعاملگرا و هویتسازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سبک رهبری عدممداخله و سکوت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سبک رهبری عدممداخله و هویتسازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین هویتسازمانی و سکوت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. سبکهای رهبری به جز سبک تعاملگرا قادر به پیشبینی سکوت سازمانی هستند. بین سبکهای رهبری فقط سبک رهبری تحولگرا قادر به پیشبینی هویتسازمانی است.
-
بررسی رابطه گرایش مدیران آموزش و پرورش اهواز به تیم سازی با ویژگی آیندهنگری آن¬ها
احمد حویزاوی 774هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه گرایش مدیران آموزش و پرورش اهواز به تیم سازی با ویژگی آیندهنگری آن-هاست. پژوهش مذکور از نظر هدف در حیطه پژوهشهای «کاربردی» و بر اساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران (کارشناسان مسوول، مدیران گروه، معاونین و مدیر کل) آموزش و پرورش شهر اهواز میباشد. چون جامعه آماری تحقیق محدود است بنابراین از روش سرشماری استفاده شده است. برای گرداوری داده¬ها از پرسشنامه محقق ساخته آینده نگری و تیم سازی استفاده شده است و جهت سنجش روایی از روایی صوری و محتوایی و پایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 80/0 و 81/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی، از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در قسمت آمار استنباطی برای آزمون سوالات و فرضیه ها، از روش های (رگرسیون خطی ساده، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک راهه) استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS 22 تحلیل شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که بین گرایش مدیران آموزشوپرورش اهواز به تیم سازی با ویژگی آیندهنگری آنها رابطه معناداری وجود دارد و همچنین نتایج بدست نشان داد بین خرده مقیاسهای شکلگیری تیم؛ درگیری افراد؛ انسجام تیم و اجرا با آیندهنگری رابطه معناداری وجود دارد؛و همچنین بین گرایش مدیران آموزش و پرورش اهواز به تیم سازی با تفکر استراتژیک، برنامه¬ریزی استراتژیک و خودکارآمدی آنها رابطه معناداری وجود دارد.
-
بررسی سازنده گرا بودن محیط یادگیری، رویکردهای تدریس و ارزیابی اعضای هیات علمی در دانشکده های فنی- مهندسی و علوم پایه دانشگاه شهید چمران اهواز
لیلا اخلاصی 774پژوهش کاربردی حاضر با بهره گیری از روش آمیخته (کمی و کیفی) و با هدف آگاهی از سازنده گرا بودن محیط یادگیری، رویکردهای تدریس و ارزیابی اعضای هیات علمی در دانشکده های علوم و فنی – مهندسی انجام شده است. از بین کلاس های برگزار شده رشته های کارشناسی در دانشکده های علوم و فنی – مهندسی در نیمسال های 6 و 8 در سال 1395-1394، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 367 دانشجو کارشناسی و 146 عضو از اعضای هیات علمی دانشکده علوم و فنی – مهندسی انتخاب شد و 20کلاس در یک جلسه 60 دقیقه ای مورد مشاهده قرار گرفت. بر اساس فرم مشاهده کلاسی مجموعه ای از رفتارهای مشارکت جویانه دانشجویان ثبت شد. با 15 نفر از اعضای هیات علمی که به پرسشنامه رویکردهای تدریس و ارزیابی پاسخ داده اند نیز مصاحبه نیمه ساختمند به عمل آمد که جنبه تاییدی داشته است. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محیط یادگیری سازنده گرا (CLES)، پرسشنامه رویکردهای تدریس و ارزیابی استادان و فرم مشاهده کلاسی بود. پایایی پرسشنامه محیط یادگیری سازنده گرا (89/0)، پرسشنامه ادراکات دانشجویان نسبت به رویکردهای تدریس و ارزیابی استادان به ترتیب (82/0 و 80/0) و پرسشنامه رویکردهای تدریس و ارزیابی استادان (نسبت به خودشان) به ترتیب (75/0 و 69/0) برآورد گردید. یافته های بخش کمی تحقیق بیانگر آن است که دانشجویان محیط یادگیری کلاس خود را سازنده گرا ارزیابی نکرده اند. از دیدگاه دانشجویان استادان در کلاس های درس خود بیشتر از رویکردهای تدریس مدار و رویکرد ارزیابی سازماندهی و کاربرد دانش بهره می گیرند، اعضای هیات علمی در کلاس های درس ترجیح می دهند از رویکردهای تدریس مدار و رویکرد ارزیابی بازتولید دانش استفاده کنند. همچنین بین رویکرد تدریس مدار و رویکرد ارزیابی بازتولید دانش، رویکرد تدریس یادگیری مدار و رویکرد ارزیابی سازماندهی و کاربرد دانش رابطه معناداری وجود دارد. از دیدگاه دانشجویان بین رویکردهای تدریس و محیط یادگیری سازنده گرا از لحاظ آماری رابطه معناداری وجود دارد ولی بین رویکردهای ارزیابی و محیط یادگیری سازنده گرا رابطه معناداری وجود ندارد. از دیدگاه اعضای هیات علمی بین رویکردهای تدریس و ارزیابی استادان و محیط یادگیری سازنده گرا رابطه معناداری وجود ندارد همچنین بین میانگین نمره ادراکات دانشجویان از رویکردهای تدریس و ارزیابی استادان و دیدگاه اعضای هیات علمی از رویکردهای تدریس و ارزیابی خودشان از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد. در بخش کیفی نیز اعضای هیات علمی کلاس سازنده گرا را واجد مولفه های رابطه دوطرفه، استفاده از مثال های کاربردی و عینی (ارتباط با زندگی)، امکان بحث و گفت و گو با هم کلاسی، بیان انتقادی، عدم قطعیت و ... می¬دانند. مولفه های تسلط استاد به موضوع، مشارکت دانشجویان، انتقال اطلاعات از استاد به دانشجویان و ... را در انتخاب رویکردهای تدریس و مولفه های درک و فهم مطلب، اصلاح روش تدریس، حفظ و یادآوری اطلاعات را در انتخاب رویکرد های ارزیابی موثر می دانند.
-
ارزشیابی اثربخشی دورهی آموزشی مکرام با استفاده از مدل بازگشت سرمایه فیلیپس در یکی از شرکتهای تابعهی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب
مهدی نیسی پور 773این پژوهش با هدف ارزشیابی اثربخشی برنامهی آموزشی مکرام در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مارون که یکی از شرکتهای تابعهی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب میباشد، صورت گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از مدل ارزشیابی فیلیپس، دادههای لازم جهت محاسبهی بازگشت سرمایهی برنامهی آموزشی مکرام در پنج سطح جمعآوری گردید. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، روش ترکیبی یا آمیختهی درهمتنیده (کمی و کیفی) بود. ظرح مورد استفادهی تحقیق در بخش کمی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با مداخلهی آزمایشی بود که در قالب طرح چهار گروهی سولومون اجرا گردید. جامعهی پژوهش را 638 نفر از کارکنان ستادی و همچنین بخش پشتیبانی ادارات فنی و عملیاتی شرکت محل اجرای تحقیق تشکیل میداد. نمونهگیری در بخش کمی به روش تصادفی طبقهای و در بخش کیفی به روش هدفمند انجام شد. چهار گروه 15 نفره در قالب دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل برای اجرای برنامه و چهار نفر از سرپرستان مشارکتکنندگان گروه آزمایش برای انجام مصاحبه پس از برنامه انتخاب گردید. برای کنترل نرمال بودن دادهها به دلیل تعداد کم آزمودنیها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد. مجموعاً از 15 ابزار در 6 نوع (پرسشنامه، آزمون، مصاحبه، چک لیست مشاهده، جدول داده و بررسی اسناد و مدارک) که 13 تای آن کمی و 2تای آن کیفی بود در این پژوهش برای پاسخ به 5 سوال تحقیق استفاده شد که روایی و پایایی همگی آنها یا پیش از اجرای مداخلهی آموزشی و یا در حین آن بررسی و در حد مطلوب ارزیابی گردید. یافتههای حاصل از دادههای کمی و کیفی به دست آمده نشان داد که برنامهی آموزشی مکرام در سطوح واکنش، یادگیری، بهکارگیری، اثرات کسب و کار و بازگشت سرمایه اثربخش بوده است. نتایج محاسبات بر روی مقادیر ریالی حاصل از هزینههای اجرا و تبدیل صرفهی زمانی ناشی از اقدامات عملی مشارکتکنندگان بر اساس آموختههایشان در برنامهی آموزشی مکرام، نشان داد که بازگشت سرمایهی اجرای این برنامه در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مارون، یک سال پس از اجرا حداقل 6/398 درصد خواهد بود. این نتیجه بر اساس محاسبهی هزینه و سود مستمر ناشی از اجرای برنامه، پس از گذشت یک ماه از برگزاری آن و جانشانی مقادیر به دست آمده در فرمول بازگشت سرمایه به دست آمده است. این نتیجه بیانگر آن است که صرفاً با در نظر گرفتن ارزش ریالی صرفهجویی زمانی ایجاد شده در فرایندها و وظایف شغلی، حدوداً چهار برابر هزینههای صورت گرفته برای این برنامهی آموزشی، پس از یک سال به سازمان بازمیگردد.
-
بررسی نگرش اعضای هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز درباره ی دوره های دانش افزایی دینی
زینب کردی 773پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش اعضای هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز درباره ی دوره های دانش افزایی دینی انجام گردیده است. روش انجام این پژوهش آمیخته اکتشافی با تاکید بر بخش کیفی بوده و داده ها با بهره گیری از روش های کیفی (مصاحبه) و کمی (پرسشنامه) جمع آوری گردیدند. در بخش کیفی، با استفاده از نمونه گیری هدفمند (زنجیره ای) با 22 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه چمران با مرتبه های علمی متفاوت مصاحبه شد. در بخش کمی نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روش نمونه گیری در این بخش تصادفی طبقه ای بود و 205 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه در این پژوهش (86/.) محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد در هر سه مولفۀ ضرورت، اثربخشی و شیوۀ اجرای دوره ها بین میانگین نمره های کسب شده اعضای هیات علمی با میانگین مورد انتظار تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین یافته های کمی نشان داد بین دیدگاه اعضای هیات علمی دارای مرتبه های متفاوت در مولفه شیوۀ اجرای دوره ها تفاوت معنادار وجود دارد و در دو مولفه ضرورت و اثربخشی دوره ها بین نظر آنها تفاوت معناداری دیده نشد.
-
بررسی تاثیر مستقیم و غیر مستقیم هوش سازمانی بر فراموشی هدفمند و چابکی سازمانی در بخش ستادی دانشگاه شهید چمران اهواز
صدیقه شرفی 773این پژوهش توصیفی (همبستگی) با هدف بررسی تاثیر مستقیم و غیر مستقیم هوش سازمانی بر فراموشی سازمانی هدفمند و چابکی سازمانی در بخش ستادی دانشگاه شهید چمران اهواز صورت گرفت. از میان کارکنان بخش ستادی دانشگاه شهید چمران که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به کار بودند با استفاده از روش نمونه¬گیری طبقه¬ای، تعداد 140 نفر براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب گردید. از سه پرسشنامه هوش سازمانی البرشت (2003) (97/0=α)، فراموشی سازمانی هدفمند محمودوند (1393) (90/0=α) و چابکی سازمانی ورلی و لاورلر (2010) (95/0=α)، برای جمع¬آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی بین هوش سازمانی با فراموشی هدفمند سازمانی نشان داد بین تمامی ابعاد هوش سازمانی با فراموشی هدفمند سازمانی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بیشترین این همبستگی متعلق به مولفه¬¬های (تمایل به تغییر و اجتناب از عادت¬های بد) و کمترین همبستگی متعلق به مولفه¬های (تناسب و همراستایی و یادگیری¬زدایی) می¬باشد. همچنین بین تمامی ابعاد هوش سازمانی با چابکی سازمانی، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. در این میان بیشترین این همبستگی متعلق به مولفه¬¬های (قابلت ارزش افرینی و تمایل به تغییر) و کمترین همبستگی متعلق به مولفه¬های (تناسب و همراستایی و طرح¬های سازگار) می¬باشد. جهت بررسی نقش واسطه¬ای فراموشی هدفمند سازمانی بین هوش سازمانی و چابکی سازمانی از معادلات ساختاری (SEM) و روش بوت استراپ استفاده شد، نتایج این بررسی حاکی از نقش واسطه¬ای جزیی ولی نیرومند فراموشی هدفمند سازمانی است.
-
مقایسه ی تاثیر روش های تدریس معلم-محور و بازی-محور، بر انگیزه و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه هفتم
حشمت اله حبیبی 773 -
ارزیابی آموزش درهنرستان های فنی و حرفه ای شهرستان اهواز بر مبنای الگوی سیپ (CIPP) از دیدگاه گروه های ذینفع
شفیعی سرارودی-اقدس 773ارزشیابی و بهبود مستمر کیفیت هنرستان¬های فنی و حرفه ای، به علت نقش و اهمیت روزافزون آن¬ها در تدارک نیروی انسانی در سطح پیش از دانشگاه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی هنرستان¬های فنی و حرفه¬ای شهر اهواز با استفاده از الگوی ارزیابی سیپ (CIPP) بود. به عبارت دیگر آگاهی یافتن از دیدگاه گروه¬های ذینفع (هنرجویان، هنرآموزان، مدیران و دانش¬آموختگان) نسبت به زمینه، درون¬داد، فرایند و برون¬داد هنرستان¬های فنی و حرفه¬ای شهر اهواز با استفاده از الگوی سیپ¬، هدف اصلی این پژوهش بود. این پژوهش کاربردی و از نوع ارزیابی بود و از لحاظ گردآوری داده¬ها یک پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری در این تحقیق کلیهی هنرآموزان، هنرجویان و مدیران هنرستان¬های شهر اهواز بودند. حجم نمونه بر اساس «جدول نمونه¬گیری مورگان» از هنرجویان و هنرآموزان به صورت "تصادفی" و مدیران برابر با "جامعه آماری" و دانش آموختگان نمونه در "دسترس" تعیین شد. نمونه آماری این پژوهش شامل 357 هنرجو، 159 هنرآموز، 20 مدیر هنرستان و 22 نفر از دانش¬آموختگان این هنرستان¬ها بودند. برای گردآوری داده¬ها ابتدا به گزینش معتبرترین شاخصهای گردآوری شده از بین شاخصهای موجود در پرسشنامه (ابراهیمی 1387)، اقدام گردید، سپس برای حصول روایی قابل قبول از این شاخصها مجدداً اعتبار صوری آن¬ها سنجیده شد. میزان پایایی از طریق آلفای کرونباخ در پرسشنامه هنرجویان 92 درصد و پرسشنامه مدیران و هنرآموزان 84 درصد برآورد شد. در این پژوهش به منظور نمره¬گذاری گویه¬های پرسشنامه از مقیاس 5 درجه ای لیکرت استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان داد گروه¬های ذینفع (هنرجویان، هنرآموزان، مدیران و دانش آموختگان) وضعیت آموزش هنرستان¬ها را بر اساس چهار بعد الگوی سیپ، نسبتاً مطلوب ارزیابی کردند. نظرات و رضایت گروه¬های ذینفع نشان داد در سال¬های اخیر، تلاش¬های صورت گرفته در جهت اهداف آموزش فنی¬وحرفه¬ای، در شهر اهواز تا حد قابل قبولی نتیجه داده است. عوامل زمینه¬ای هنرستان¬های فنی ¬و حرفه¬ای بیشترین رضایت را در بین عوامل داشت. وضعیت تجهیزات و امکانات آموزشی نشانگر عدم تناسب امکانات موجود در هنرستان¬ها با نیاز های آموزشی هنرجویان و در کیفیت ارائه آموزش این مراگز تاثیر گذار بود. در نهایت برخلاف این که میانگین نمرات رضایت گروه¬های ذینفع را نشان می¬دهد، لازم است در جهت بهبود عوامل زمینه¬ای درونداد، فرایند و برونداد اقدامات لازم مبتنی بر روش های جدید آموزشی و نیازهای روز بازار کار صورت گیرد.
-
سنجش نگرش و ادراکات دانشجویان و دانشآموختگان کارشناسیارشد نسبت به نقش برنامههای درسی رشته تحصیلی خود در کسب مهارتهای شغلی، انتظارات شغلی و شانس اشتغال آنها ( مطالعه موردی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز )
اکیدی-مریم 773هدف کلی این پژوهش سنجش نگرش و ادراکات دانشجویان و دانشآموختگان کارشناسیارشد رشتههای کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز نسبت به نقش برنامههای درسی رشته تحصیلی خود در کسب مهارتهای شغلی، انتظارات شغلی و شانس اشتغال آنها میباشد. پژوهش حاضر ازحیث هدف،کاربردی؛ و ازحیث ماهیت، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان و دانشآموختگان مقطع کارشناسی ارشد رشتههای کشاورزی پنچ گروه آموزشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهیدچمران اهواز طی سالهای 1387 تا 1391 و همچنین دانشجویان حاضراست که هنوز تحصیلات خود را به پایان نرسانیده¬اند(274=N). با توجه به اهمیت موضوع و تعداد جامعه آماری، نمونهگیری در این پژوهش بهصورت سرشماری انجام شد و بدین ترتیب تمام اعضای جامعه آماری به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامهای تهیه شده توسط مقدم (1392) است. پرسشنامه مذکور دارای 52 سوال بود که 6 خرده مقیاس (دیدگاه نسبت به رشته تحصیلی، تقویت دانش تئوری، تقویت دانش عملی، تاثیر دانشگاه محل تحصیل، رشد حرفهای، نگاه جامعه) را می¬سنجد. برای سنجش روایی پرسشنامه¬ مورد نظر، از روایی¬ صوری استفاده شد و همچنین برای بررسی پایایی ابزار پژوهش از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید(89/0= ∝) برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد و از آمار استنباطی رگرسیون و نیز از آزمون آماری واریانس چند راهه استفاده شد. تحلیل نتایج بیانگر این است که تقریباً 33 درصد از واریانس مهارتهای شغلی دانشجویان و دانش¬¬آموختگان از طریق بررسی نگرش و انتظارات شغلی دانشجویان و دانشآموختگان قابل تبیین است. نتایج مشخص کرد که بین ادراک از دروس نظری دانشجویان و دانشآموختگان و مهارتهای شغلیآنها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین آزمون همبستگی بین دو متغیر ادراک و نگرش دانشجویان و دانشآموختگان نسبت به دروس عملی و مهارت¬های شغلی کسب شده توسط آنها نشان داد که رابطه مثبت و معناداری میان نگرش نسبت به دروس عملی و مهارتهای شغلی دانشجویان و دانشآموختگان وجود دارد. از دیگر یافته های این پژوهش این بود که بین ادراک دانشجویان و دانشآموختگان در زمینه دروس نظری و نگرش تحصیلی آنها همبستگی بالایی وجود داشت، با وجود اینکه بین ادراک دانشجویان و دانش¬آموختگان نسبت به دروس عملی و نگرش و انتظارات شغلی آنها رابطهی معناداری وجود دارد، ولی این رابطه نسبت به دروس نظری درسطح پایینتری قراردارد. همچنین نتایج به دست آمده نشان دهنده این بود که در زمینه نگرش و انتظارات شغلی دانشجویان و دانشآموختگان بین دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد.
-
بررسی عوامل موثر در تعاملات آموزشی و پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز با اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان
رضایی-افسانه 772پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر تعاملات آموزشی و پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز با اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان انجام گردیده است. روش انجام این پژوهش آمیخته بهم تنیده (کیفی و کمی) بود که داده¬ها با بهره¬گیری از روشهای کیفی (مصاحبه) و کمی (پرسشنامه) جمع¬آوری گردید. دربخش کمّی، با استفاده از روش نمونه¬گیری هدفمند از نوع مطلوب (در دسترس)از مجموع 80 نفر اعضای هیات علمی دارای تجربه مدیریت در مسائل آموزشی و پژوهشی دانشگاه،60 نفر به عنوان نمونه به پرسشنامه پاسخ دادند. در اداره کل آموزش و پرورش نیز به همین روش 50 نفر از افراد با تجربه و آگاه به عنوان نمونه انتخاب گردید که در تکمیل پرسشنامه¬ تحقیق همکاری داشتند. در بخش کیفی پژوهش نیز از روش نمونه¬گیری زنجیره¬ای استفاده شد و با 34 نفر از آگاه¬ترین افراد در این زمینه مصاحبه به-عمل آمد. پایایی پرسشنامه در این پژوهش(96/.)محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد از بین هفت مولفه شناسایی شده از متن مصاحبه¬ها، کیفیت آموزشی با بار عاملی(94/.)اولین عامل موثر در تعاملات آموزشی و پژوهشی شناخته شد. بعد از این عامل برروی نقش مدیریت و برنامه¬ریزی و تصمیم¬گیری با بار عاملی(92/.) اتفاق نظر وجود داشت.سپس ساختار و تشکیلات با بار عاملی(84/.) و عوامل اقتصادی با بار عاملی(81/.)به ترتیب مشخص شدند. آخرین عامل شناسایی شده نیروی انسانی با بار عاملی (74/.) بود. همچنین یافته¬های کمّی نشان داد بین دیدگاه اعضای هیات علمی و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش نسبت به تاثیر این مولفه¬ها بر تعاملات آموزشی و پژوهشی دو نهاد مذکور تفاوت معنادار وجود نداشت و هر دو گروه به تاثیر مشابه این مولفه¬ها اذعان داشتند.
-
بررسی نگرش کارکنان شرکت توزیع برق اهواز نسبت به اثربخشی دوره¬های آموزشی و ارتباط آن با وضعیت مولفه¬های سازمان یادگیرنده در این شرکت
تشکر-جواد 772آموزش ضمن خدمت یکی از موثرترین ابزارهای مدیران برای مقابله با تغییرات محیطی بوده و چنانچه منظم و هدفمند در راستای نیازهای واقعی کارکنان تدوین و اجرا شود، نه تنها عملکرد کارکنان و سازمان را بالا می¬برد، بلکه می¬تواند گام مثبتی در جهت حرکت یک سازمان به سمت سازمان یادگیرنده ایفا کند. هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، بررسی نگرش کارکنان شرکت توزیع نیروی برق اهواز نسبت به اثربخشی دوره¬های آموزشی و ارتباط آن با وضعیت مولفه¬های سازمان یادگیرنده در این شرکت می¬باشد. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی(پیمایشی) استفاده شده است بدین صورت که داده-ها با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد(همایون¬نیا و نیف) به ترتیب با آلفای کرونباخ 96/0 و 83/0 که از پایایی نسبتاً خوبی برخوردار هستند بین جامعه آماری 100 نفره از پرسنل شرکت توزیع برق اهواز اعم از کارکنان ، مدیران و معاونین گردآوری شده است روش نمونه¬گیری تصادفی و ساده لحاظ گردیده است. نتایج با بهره¬گیری از روش¬های آماری مختلف توصیفی مانند فراوانی، میانگین، درصد و آمار استنباطی مانند آزمونT و رگرسیون و...... نشان می¬دهد که از بین مولفه¬های اثربخشی دوره¬های آموزشی فقط یک مولفه حمایت سازمانی قادر به پیش¬بینی مولفه¬های سازمان یادگیرنده است و ارتباط معناداری بین سایر مولفه¬های اثربخشی آموزشی با سازمان یادگیرنده مشاهده نشد.
-
بررسی مقایسه ای صلاحیت "آموزش عالی" و "آموزش و پرورش" در تربیت معلم
زارع-مریم 772<p> پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه¬ای صلاحیت آموزش عالی و آموزش و پرورش در تربیت معلم انجام شد. روش پژوهش، روش تحقیق کیفی بود. برای تحلیل داده¬ها از روش تحلیل محتوای کیفی، با کدگذاری باز استفاده شد. بدین گونه که داده¬های حاصل از مصاحبه، کدگذاری و مقوله¬بندی شد. داده¬های پژوهش با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه باز پاسخ جمع¬آوری گردید. شرکت¬کنندگان در این پژوهش، اعضای هیات علمی دانشکده¬های علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، دانشگاه شیراز، دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه خوارزمی و صاحبنظران و کارشناسان آموزش و پرورش دانشگاه فرهنگیان اهواز، دانشگاه فرهنگیان شیراز، دانشگاه فرهنگیان شهید چمران تهران بودند که به صورت نمونه¬گیری هدفمند انتخاب شدند. در مجموع 22 نفر نمونه را تشکیل دادند ( 14 نفر برای انجام مصاحبه و 8 نفر برای پاسخگویی به پرسشنامه باز پاسخ). از مجموع دیدگاه¬ها و نظرات مصاحبه شوندگان، این چهار دیدگاه شناسایی شدند ( موافق با آموزش عالی، موافق با آموزش و پرورش، موافق مشروط با هر دو نهاد، موافق با ساختار جدید). در نهایت با توجه به مولفه برنامه درسی تربیت معلم چهار بعد پیشنهادی: دانش محتوائی، دانش تربیتی عام، دانش تربیتی توام با کارورزی و برنامه آغازین ورود به حرفه معلمی ارائه شد که از تقسیم ماموریت¬ها و وظایف بین نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی حمایت می¬کند.</p>
-
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش در اداره آموزش و پرورش شهرستان نورآباد ممسنی
علمداری-مسعود 772هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرهنگ ¬سازمانی و مولفه¬های آن با مولفه¬های مدیریت ¬دانش در سطح مدارس مقطع متوسطه و اداره آموزش و پروش شهرستان نورآباد ممسنی است. روش اجرا پیمایشی و از نوع تحقیقات همبستگی می¬باشد. جامعه آماری این پژوهش را 201 نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش نورآباد ممسنی و مدیران مقطع متوسطه آموزش و پرورش تشکیل می دهند. با توجه به محدود بودن حجم جامعه، اقدام به سرشماری گردید. به عبارت دیگر، تعداد نمونه، برابر با تعداد کل جامعه آماری می¬باشد. داده¬ها با استفاده از پرسشنامه مدیریت دانش نوناکا و تاکوچی (1995) و پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز (1991) جمع¬آوری شده اند. به¬منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها، ابتدا با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد فراوانی، ویژگی¬های جمعیت شناختی جامعه¬ی مورد مطالعه ارائه شده¬ و سپس به¬ منظور بررسی میزان فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش از میانگین، انحراف معیار، کمترین و بیشترین مقدار داده¬ها استفاده شده است. همچنین، جهت بررسی سوال¬های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام، تحلیل واریانس و تی تست تک گروهی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که میانگین مدیریت دانش در مجموع با (94/2(x= و میانگین فرهنگ سازمانی در مجموع با (85/2(x= از شاخص مطلوب کم¬تر است. علاوه بر این، نتایج حاصل از آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که ابعاد یکپارچگی، هدایت و رهبری، الگوی ارتباطی، هویت، ریسک¬پذیری و کنترل قادر به پیش¬بینی تغییرات مدیریت دانش بوده¬اند.
-
شکاف پاسخگویی بیرونی آموزش عالی از دیدگاه جامعه علمی دانشگاه شهید چمران و بازار کار در شهر اهواز
چنگلوایی-مهدیه 772پژوهش توصیفی و کاربردی حاضر با بهره¬گیری از روش آمیخته (کمی و کیفی) برای شناخت شکاف پاسخگویی بیرونی آموزش عالی از دیدگاه جامعه علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و بازارکار در سطح شهر اهواز انجام شده است. در بخش کمی، 176 نفر از اعضای هیات علمی دانشکده¬های مهندسی، علوم و کشاورزی به روش نمونه¬گیری تصافی طبقه¬ای انتخاب شدند. در بخش کیفی، 21 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد از 9 سازمان و بنگاه¬ اقتصادی بزرگ خصوصی و دولتی به صورت نمونه¬گیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. در بخش کمی، پرسشنامه مظفری (1391) (شامل47 گویه با طیف درجه¬بندی لیکرت) مورد استفاده قرار گرفت. روایی صوری پرسشنامه توسط تعدادی از اعضای هیات علمی و صاحبنظران دانشگاه تایید شد. پایایی این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 96/0 بدست آمد. بعد از تجزیه و تحلیل نتایج، برای اطمینان از اعتبار نتایج پرسشنامه، تصمیم گرفته شد با 10 نفر از استادان و مدیران با تجربه دانشگاهی که عضو هیات علمی نیز هستند و در این حوزه تجربیاتی دارند، یک مصاحبه نیمه ¬ساختمند تاییدی و تکمیلی انجام شود. یافته¬های مصاحبه تکمیلی نیز، مصاحبه¬های قبلی و یافته¬های کمی قبلی را تایید کرد. یافته¬های تحقیق بیانگر آن است که از دیدگاه مشارکت¬کنندگان، دانشگاه شهید چمران اهواز نتوانسته به خوبی با ذینفعان ارتباط برقرار نموده و اختلاف معناداری بین وضعیت آرمانی و وضعیت موجود پاسخگویی بیرونی وجود دارد. در مجموع پاسخگویی این دانشگاه به ذینفعان بیرونی، ضعیف ارزیابی می¬شود.
-
بررسی عملکرد نظارتی مدیران مدارس ابتدایی شهر اندیمشک و رابطۀ آن با انگیزۀ شغلی معلمان این مدارس در سال تحصیلی 93-92
میری-افشین 772این تحقیق به منظور «بررسی عملکرد نظارتی مدیران مدارس ابتدایی شهر اندیمشک و رابطۀ آن با انگیزش شغلی معلمان در سال تحصیلی 93-92» اجرا گردیده است. روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعۀ آماری شامل کلیۀ معلمان مدارس ابتدایی شهر اندیمشک به تعداد 380 نفر میباشد که تعداد 191 نفر از آنها به صورت تصادفی مرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از دو نوع پرسشنامه استفاده شده است که یکی از آنها با 28 سوال از نوع مقیاس 5 درجهای لیکرتجهت سنجش عملکرد نظارتی مدیران و دیگری با 11 سوال از نوع مقیاس 4 درجهای لیکرتجهت سنجش میزان انگیزش شغلی معلمان بکار رفته است. پایائی پرسشنامه عملکرد نظارتی مدیران 87/0 و پایائی پرسشنامه انگیزش شغلی معلمان 95/0 با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردیده است. روایی ابزار نیز مورد تایید کارشناسان و اساتید محترم دانشگاه بود.دادههای گردآوری شده با بهرهگیری از آزمونهای آمار توصیفی نظیر میانگین، انحراف معیار و همچنین آزمونهای آماری استنباطی نظیر آزمون تی تک گروهی، آزمون واریانس تکراری، آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس یکراهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که:عملکرد نظارتی مدیران در کل و در ابعاد انسانی- اجتماعی و آموزشی- حرفهای از وضعیت نامطلوبی برخوردار است، اما بعد اداری- سازمانی از وضعیت مطلوبی برخوردار میباشد.بین عملکرد نظارتی مدیران و همچنین ابعاد سه گانه آن با انگیزش شغلی معلمان رابطۀ معنیداری وجود دارد.در میان ابعاد سه گانۀ عملکرد نظارتی مدیران، فقط بعد آموزشی- حرفهای تاثیر معنیداری بر انگیزش شغلی معلمان دارد.بین میانگین نمرات دیدگاه معلمان زن و مرد در مورد عملکرد نظارتی مدیران تفاوت معنیداری وجود دارد و میانگین نمرات معلمان زن از معلمان مرد بیشتر است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت مدیران مدارس در نقش راهنمای آموزشی باید از صلاحیت علمی و تخصصی لازم برخوردار بوده و بتوانند مطابق با اصول، مفاهیم، روشها و نظریههای مربوط به نظارت و راهنمایی آموزشی و انگیزش شغلی، آگاهی لازم را کسب نموده و یک ارتباط منطقی بین فعالیتها و ابعاد نظارتی خود برقرار نمایند و در این راستا، اولویت اول را برای امور آموزشی قائل شده و ضمن آگاهی از نیازهای معلمان بر اساس نظریههای انگیزش، انگیزه و روحیۀ معلمان را ارتقا بخشند.
-
بررسی وضیعت میزان یادگیرنده بودن مدارس شهرستان بهمئی و رابطه آن با اخلاق کاری و تعهد سازمانی کارکنان
بیوکانی-جلیل 772شماره دانشجویی: 9128701 نام: جلیل نام خانوادگی: بیوکانی
عنوان پایان نامه: بررسی وضعیت میزان یادگیری سازمانی در مدارس شهرستان بهمئی و رابطه آن با اخلاق کار و تعهد سازمانی کارکنان
استاد راهنما: دکتر عبدالله پارسا
استاد مشاور: پرفسور یداله مهرعلی زاده
رشته: مدیریت آموزشی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد
گروه: علوم تربیتی دانشکده: علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه: شهید چمران اهواز
تعداد صفحات:130 تاریخ فارغ التحصیلی: 31/6 /1393
کلید واژه ها: یادگیری سازمانی، اخلاق کار، تعهد سازمانی، کارکنان آموزش و پرورش
چکیده: این پژوهش با هدف بررسی وضعیت میزان یادگیری سازمانی در مدارس شهرستان بهمئی و رابطه آن با اخلاق کار و تعهد سازمانی کارکنان صورت گرفت. از میان کارکنان آموزش و پرورش که در سال تحصیلی 1393-1392 مشغول به کار بودند تعداد 280 نفر بر اساس جدول مورگان و کرجسی به عنوان نمونه انتخاب گردید. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت موضوع، روش توصیفی و از نوع پیمایشی بود. از سه پرسشنامه یادگیری سازمانی ، پرسشنامه اخلاق کار و پرسشنامه تعهد سازمانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. ضریب پایایی پرسشنامه یادگیری سازمانی (89/0)، ضریب پایایی پرسشنامه اخلاق کار (81/0) و ضریب پایایی تعهد سازمانی (81/0) می باشد.
جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از روش گام به گام (Stepwise) و روش ورود (Enter) استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل پرسشنامه نتایج ذیل بدست آمده است:
1- یادگیری سازمانی مدارس شهرستان بهمئی از نگاه دبیران از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود.
2- اخلاق کار در مدارس شهرستان بهمئی از نگاه دبیران از وضعیت خوبی برخوردار است.
3- تعهد سازمانی و مولفه های آن از نگاه دبیران از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود.
4- اخلاق کار با تعهد سازمانی و مولفه های آن به جزء تعهد هنجاری رابطه معناداری دارد.
5- یادگیری سازمانی و مولفه های آن به نسبت بسیار ضعیفی قادر به پیش بینی اخلاق کار و تعهد سازمانی می باشند.
-
بررسی ادراکات آموزگاران دبستانهای شهر اهواز نسبت به بالندگی سازمانی در آموزش و پرورش و حمایت سازمان از بالندگی در تدریس
زینب کارکوب 772با ملاحظه اهمیت موضوع بالندگی سازمانی و نقش آن در شکل گیری بسیاری از رفتارهای سازمانی افراد، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ادراکات آموزگاران دبستان های شهر اهواز نسبت به بالندگی سازمانی در آموزش و پرورش و حمایت سازمان از بالندگی در تدریس است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. حجم جامعه آماری برابر با 2813 نفر و حجم نمونه، بر اساس فرمول کوکران 257 نفر می¬باشد که با روش نمونه گیری تصادفی مرحله¬ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بالندگی سازمانی و پرسشنامه محقق ساخته ادراکات آموزگاران از حمایت سازمان از بالندگی در تدریس بود که روایی پرسشنامهها با استفاده از روایی محتوایی و سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ مشخص شد که نتایج آن برای نتایج آن برای کل پرسشنامه بالندگی سازمانی و مولفه¬های کارتیمی، انطباق، ترکیب سازمان، اطلاعات و ویژگیهای شخصی به ترتیب برابر 97/0؛ 91/0؛ 88/0؛ 92/0؛ 90/0 و همچنین برای برای کل پرسشنامه حمایت از بالندگی در تدریس و مولفه-های بالندگی در روش تدریس، طراحی و ارزشیابی به ترتیب 93/0، 87/0، 68/0، 86/0 به دست آمد. داده های بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t تک گروهی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین بالندگی سازمانی و مولفههای آن با بالندگی در تدریس رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از بین خرده مولفه های بالندگی سازمانی خرده مولفههای کارتیمی و اطلاعات قادر به پیش بینی ادراکات سازمان از حمایت از بالندگی در تدریس می باشند. همچنین نتایج آزمون t تک گروهی نشان داد که بالندگی سازمانی در حد متوسطی می باشد اما با نقطه مطلوب فاصله دارد.
-
بررسی مقایسه ای ادراکات کارکنان مدارس مستقل و مجتمع های آموزشی منطقه ی شاوور از عوامل فردی و ساختاری این موسسات آموزشی
یوسف قبادی فر 771همیشه تغییر در هر زمینه ای با هدف بهبود شرایط موجود انجام می گیرد و روند این تغییرات همواره با نقاط قوت و ضعف هایی همراه است. بدین منظور پژوهش حاضر سعی دارد تا عوامل فردی و ساختاری مجتمع های آموزشی و مدارس مستقل را بررسی نماید. روش انجام این تحقیق آمیخته است. داده های تحقیق از دو روش کمی (پرسشنامه ی محقق ساخته) و روش کیفی (مصاحبه) جمع آوری گردید. پایایی پرسشنامه 86% محاسبه شد. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی فرهنگیان شاغل در اداره آموزش و پرورش منطقه ی شاوور بودند که در نهایت تعداد 579 نفر نمونه آماری تحقیق را تشکیل دادند (163 نفر کادر اداری و 416 نفر کادر آموزشی). در این تحقیق ادراک کارکنان اداری و آموزشی از عوامل ساختاری با مولفه های شیوه های نظارت، دسترسی به تجهیزات، تعامل اولیا و معلمان و ساختار تشکیلاتی و عوامل فردی با مولفه های سطح انتظار از خود، تعامل با همکار و خودکارآمدی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد در عوامل فردی بین مجتمع های آموزشی و مدارس مستقل تفاوت معنادار وجود دارد. در مورد عوامل ساختاری به غیر از دو مولفه ی تعامل اولیا و معلمان از لحاظ نوع پست و شیوه های نظارت از لحاظ نوع مدرسه در سایر موارد تفاوت معنادار به دست آمد. همچنین اثر متقابل سه فاکتور نوع مدرسه، نوع پست و جنسیت در سطوح مختلف عوامل فردی و ساختاری معناداری شده است. بین عوامل فردی و ساختاری در مدارس مستقل و مجتمع های آموزشی همبستگی وجود دارد. نتایج حاصل از بخش کیفی تحقیق نیز نشان می دهد که اجرای طرح در رسیدن به هدف تبادل اطلاعات بین مدارس تابعه و استفاده ی بهینه از خدمات و تجهیزات و امکانات در واحدهای آموزشی موفق بوده اما در سایر اهداف توفیق چندانی کسب نکرده است
-
پژوهش ترکیبی پیرامون چگونگی مشارکت کلاسی دانشجویان کارشناسی رشته های علوم انسانی وادراک آنها از دوره های تحصیلی خود (مطالعه موردی: دانشگاه شهید چمران اهواز)
وجیهه نجاتی طرقی 771پژوهش توصیفی حاضر که به لحاظ هدف، نوعی تحقیق کاربردی است با بهره¬گیری از روش آمیخته (کمی و کیفی) و با هدف آگاهی از چگونگی و سطوح مشارکت درکلاس درس و رابطه آن با ادراکات دانشجویان کارشناسی رشته¬های علوم انسانی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده است. از بین کلاس¬های برگزار شده رشته¬های کارشناسی در دانشکده¬های علوم انسانی در نیم سال اول سال تحصیلی93-92، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه¬ای 9 رشته کارشناسی انتخاب شد و از هر رشته دو کلاس در دو جلسه 90 دقیقه ای (جمعاً 36 جلسه) مورد مشاهده قرار گرفت و بر اساس فرم محقق ساخته مجموعه¬ای از رفتارهای مشارکت¬جویانه دانشجویان ثبت شد. همچنین 180 نفر از دانشجویان کلاس¬های مزبور در تکمیل پرسشنامه ادراک از دوره (72/0 =α) و پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش نگرش دانشجویان نسبت به عوامل موثر بر مشارکت کلاسی، موانع و مزایای آن (87/0 =α) همکاری نمودند. با 36 نفر از استادان کلاس-های منتخب نیز مصاحبه نیمه¬ساختمند به عمل آمد که جنبه تاییدی داشته است. با استفاده از روش¬های متناسب آماری نسبت به تحلیل یافته¬ها اقدام شد. یافته¬های تحقیق بیانگر آن است که نگرش دانشجویان نسبت به عوامل موثر در مشارکت کلاسی قادر به پیش بینی ادراکات آنها از دوره تحصیلی خود است. از دیدگاه¬های مشترک و متناقض دانشجویان و استادان می¬توان به ترتیب در مولفه تسهیل کننده مشارکت کلاسی ارتباط استاد با دانشجو و دید مثبت دانشجویان به استاد؛ در مولفه مزایای مشارکت کلاسی به ترتیب می¬توان به تقویت مهارت¬های اجتماعی و تحصیلی،آگاهی استادان از آموخته¬های قبلی دانشجویان و در مولفه موانع مشارکت کلاسی به ترتیب کم رویی دانشجویان، محدودیتزمان کلاس¬ها اشاره کرد.تحلیل نتایج مصاحبه با استادان نشان می¬دهد که آنان از مشارکت دانشجویان در کلاس استقبال می کنند، اما به دلیل برخی محدودیت-ها و کاستی ¬های آموزشی اجرای این روش را دشوار می دانند. بر اساس مشاهدات محقق، عملکرد استادان مبتنی بر مشارکت دانشجویان در کلاس نیست و تدریس آنها بیشتر به شیوه سخنرانی صورت می گیرد.
-
بررسی نگرش دانشجویان و دانش آموختگان کارشناسی ارشد گروه علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز نسبت به نقش برنامه های درسی رشته تحصیلی خود بر رشد مهارت های شغلی و شانس اشتغال آنها
فاطمه مقدم 771چکیده: هدف این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان و دانش¬آموختگان کارشناسی¬ارشد گروه علوم¬تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز نسبت به نقش برنامه¬درسی رشته تحصیلی خود بر کسب مهارت¬های شغلی، انتظارات شغلی و شانس اشتغال آنها است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان و دانش¬آموختگان مقطع کارشناسی¬ارشد رشته علوم¬تربیتی در کشور است که گروه علوم¬تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز به عنوان یک نمونه¬ غیر احتمالی در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. ابزار ساخته شده با 6 خرده مقیاس و 53 گویه اجرا گردید. روایی سوالات پرسشنامه از طریق روایی محتوایی، به تایید برخی از اعضای هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و دانش¬آموختگان و دانشجویان رسید. همچنین، به منظور تعیین روایی ملاکی پرسشنامه، آزمون آماری همبستگی پیرسون به کار برده شد. نتایج آزمون روایی پرسشنامه را 73/0=r نشان داد. برای تحلیل سوالات پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، درصد، جدول) و استنباطی (تحلیل رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی، تحلیل واریانس یک-راهه) استفاده شد. یافته¬های تحقیق حاکی از آن است که نگرش دانشجویان و دانش¬آموختگان موردنظر نسبت به برنامه¬درسی رشته تحصیلی¬شان قادر به پیش¬بینی انتظارات شغلی و میزان رشد مهارت¬های شغلی آنان است. بین نگرش دانشجویان و دانش¬آموختگان نسبت به دانشگاه محل تحصیل با انتظارات شغلی و رشد مهارت¬های شغلی آنان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. عامل جنسیت بر نگرش گروه نمونه نسبت به برنامه¬درسی رشته تحصیلی¬¬شان، انتظارات شغلی و مهارت¬های شغلی آنان اثر معناداری داشته است. عامل رشته و تعامل دو فاکتور رشته و جنسیت بر انتظارات شغلی و مهارت¬های شغلی نمونه تاثیر معناداری داشته است.
-
آسیب شناسی جداسازی دانش آموزان تیزهوش و سرآمد از دانش آموزان عادی در دبیرستان های استان بوشهر
فاطمه یزدان شناس 771توجه به دانش¬آموزان نخبه و ممتاز یکی از ایده¬های کانونی نظام¬ تعلیم و تربیت هر جامعه بوده است. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، آسیب¬شناسی جداسازی دانش¬آموزان تیزهوش و سرآمد از دانش¬آموزان عادی میباشد. در این پژوهش روش آمیخته از نوع تشریحی به کار گرفته شد. دادهها با استفاده از دو روش کیفی (مصاحبه) و کمی (پرسشنامه¬محقق¬ساخته) جمع-آوری گردید.
پرسشنامه¬های استفاده شده در این پژوهش شامل، مبانی فکری جداسازی با 30 گویه و سه خرده¬مقیاس با پایایی کل 73/0، پرسشنامه عوامل تسهیل¬کننده با 21 گویه و پایایی 83/0، عوامل بازدارنده با 12 گویه با پایایی 85% و پرسشنامه سرمایه اجتماعی با 4 خرده مقیاس و 29 گویه و با پایایی کل 84/0 می¬باشد. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه¬ی مدارس استعداد درخشان و نمونه دولتی و تعداد 4 مدرسه عادی در استان بوشهر در نظر گرفته شد. نمونهی آماری260 نفر از دانشآموزان، 70 نفر از والدین و 70 نفر از دبیران تعیین گردید. در بخش کیفی با 15 نفر از اعضای هیات علمی و تعداد 30 نفر از گروههای ذینفع (والدین، دبیران، دانشآموزان، دانش¬آموختگان) مصاحبه انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد رویکرد جداسازی در ایران عملکرد قابل قبولی را نداشته است، اما حذف این شیوه به دلیل فراهم نبودن بستر مناسب، امکان¬پذیر نمیباشد. گروه¬های ذینفع جداسازی از ابتدای سال¬های ابتدایی، منزلت اجتماعی بالاتر در سطح جامعه و دستیابی به مشاغل بالاتر را از مهم¬ترین عوامل تسهیل¬کننده در مسیر مدارس استعداد درخشان و نمونه دولتی و تعریف موجود از مفهوم سرآمدی، نگرش منفی و بی¬اعتمادی خانواده¬ها نسبت به عملکرد این مدارس و شدت امتحانات داخلی را مهم¬ترین عوامل بازدارنده بر میشمارند. علاوه بر این، نتایج حاصل نشان داد جداسازی دانشآموزان تیزهوش و سرآمد از دانشآموزان عادی نتوانسته است موجب افزایش سرمایه اجتماعی دانشآموزان شود. همچنین تفاوت معناداری بین گروه¬های ذینفع نسبت به پرورش مولفه¬های سرمایه اجتماعی وجود دارد.
-
رابطه نگرش کارکنان آموزش و پرورش نسبت به قانون بازنشستگی پیش از موعد با عوامل سازمانی و فردی در شهرستان های اهواز وآبادان
خلیل محامیدنیسی 770 -
بررسی رابطه ی بین اندازه مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس راهنمایی و متوسطه دخترانه ی دولتی شهر اهواز
آزاده دهقان پور 769 -
بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر پرورش استعداد کارآفرینی هنرجویان هنرستانهای دولتی کار و دانش شهر اهواز در سال تحصیلی 1390-1389
رقیه گرایلی شیخ 769 -
بررسی مقایسه ای گرایش به تغییر و استعداد کارآفرینی در میان دو گروه معلمان موفق و عادی شهر اصفهان
رضوان عسکری کرچکانی 769 -
بررسی تاثیر شبیه سازی ذهنی فرآیندی و فرآورده ای به عنوان راهکار افزایش مهارت تفکر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال دوم دبیرستان
سودابه صالح زاده کلور 769 -
: بررسی مقایسه ای رابطه چندگانه باور کارکنان نسبت به معنویت محیط کار، نشاط سازمانی و مدیریت تعارض در اداره کل آموزش و پرورش و ستاد فرماندهی ناجا در استان خوزستان
نجمه دهقان 769 -
بررسی فرایند و عوامل تاثیر گذار بر روند بازنگری برنامه های درسی دانشگاه شهید چمران اهواز طی برنامه توسعه چهارم (88-84)
فهیمه کشاورزی 769 -
بررسی تاثیر طبقه ی اجتماعی بر ساختار زبان نوشتاری و نقش آن در موفقیت تحصیلی دانش آموزان چهارم ابتدایی شهر اهواز
حبیب کاوندی 769 -
بررسی عوامل بازدارنده و تسهیل کننده انجام پژوهش و رابطه آن با عملکرد پژوهشی اعضای هیات علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه های شهر اهواز
محمد حسین پور 769 -
بررسی تطبیقی زیرساختهای فرهنگی _ آموزشی در طراحی و اجرای دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش عالی
بتول معصومی 769 -
بررسی رابطه چندگانه ادراکات از حمایت ها و ترفندهای سازمانی و تاثیر آنها بر پیامدهای رفتاری کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان فارس و نواحی چهارگانه شیراز
مریم رحمانی 768 -
بررسی رابطه بین اخلاق کار با تعهد سازمانی و عملکرد شغلی از دیدگاه معلّمان شهرستان لالی.
علی داد غیبی پور 768 -
بررسی برخی عوامل پیش بینی کننده اعتماد در روابط بین مدیران ودبیران دبیرستانهای دخترانه و رابطه آن با تعهد سازمانی در آموزش وپرورش شهرهای قزوین و البرز
معصومه شهبازی فرد 768 -
بررسی میزان انطباق سوالات امتحانی دروس مراکز تربیت معلم استان خوزستان با اصول روان سنجی
فیصل ربیهاوی 768 -
تاثیرآموزش خانوادهبرافزایش سازگاری های اجتماعی- عاطفی دانش آموزان پسرناسازگار دبستانی منطقه لالجین استان همدان
علی اکبر عسگری مطیع 768 -
مدیریت تعارض در مدارس شهرستان دزفول و رابطه آن با فرهنگ سازمانی
سمیه غفوری 765