مسعود صفایی مقدم

استاد

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/12/13

مسعود صفایی مقدم

دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی / گروه علوم تربیتی

رساله های دکتری

  1. بررسی و نقد آموزش علوم تجربی در ایران در پرتو بازخوانیِ توصیفی – تحلیلی ماهیت علم تجربی
    عاطفه زارعی 782
  2. بررسی تحلیلی ایده ی بیلدونگ و امکان کاربست آن در نظام تعلیم و تربیت
    فاطمه نظری رودبالی 781
  3. ارائه رویکردی بومی(ایرانی- اسلامی) از فمینیسم و دلالت های آن برای نظام آموزشی ایران (با تاکید بر ایده ی برابری به مثابه ی انصاف)
    زینب نوری ممبنی 780
  4. بررسی مبانی فلسفی ادبیات پهلوی ساسانی و استنتاج فلسفه ی تربیتی آن
    شیدا ریاضی هروی 778
  5. بررسی تحلیلی مبانی رویکرد برساخت گرایی اجتماعی درباره ی دوران کودکی و استلزامات تربیتی آن
    رضا شیخه 776
  6. بررسی تحلیلی ایده دانشگاه فضیلت بنیاد با تاکید بر ماهیت و کارکرد دانش
    صاحبه سالار 776
  7. : ارائه و تبیین الگوی تربیت اخلاقی بر مبنای نظریه اعتباریات علامه طباطبایی
    احمد حقی 775
    پژوهش حاضر با هدف ارائه و تبیین الگوی تربیت اخلاقی، بر مبنای نظریه اعتباریات علامه محمد حسین طباطبایی انجام شده است. برای دست یابی به چنین الگویی، عوامل و انگیزه‌های فعل اخلاقی، و همچنین فرایند شکل گیری فعل اخلاقی از دید این نظریه مورد پرسش قرار گرفت. همچنین نقش آموزش در تغییر یا اصلاح این عوامل و انگیزه‌ها و نهایتا الگویی که مبنای این اصلاحات قرار می گیرد مورد بحث قرار گرفت. این کار با روش تحلیلی- استنتاجی انجام شد، بدین طریق که در مقام تبیین از روش تحلیلی، و در مقام نتیجه گیری و کشف دلالت‌های تربیتی، از روش استنتاجی استفاده شد. بدین ترتیب، حاصل پژوهش الگویی است شامل مبانی، اهداف، اصول، ابعاد، محیط‌ها، عوامل و موانع، مراحل، راهبرد‌ها و روش‌های تربیت اخلاقی، که بر مبنای نظریه اعتباریات علامه طباطبایی شکل گرفته اند. در این الگوی تربیتی، آنچه بیش از همه اهمیت دارد، ایجاد فرایندی است که منجر به تغییر نگرش فرد به موضوعات و مسائل اخلاقی، اعم از اهداف، رفتار‌ها و ارزش‌های اخلاقی گردد. ضمن آنکه لازم است این جریان در تغییر ادراک فرد نسبت به اهداف واسطه ای و روش‌های دست یابی به اهداف مذکور نیز تداوم یابد. بنابراین، تربیت اخلاقی می‌بایست شامل آموزش‌های اخلاقی، آموزش‌های مهارتی و تمهید مقدمات تاثیر گذاری آموزش‌ها در شخصی سازی مسائل اخلاقی آموخته شده باشد. همچنین در این فرایند لازم است که برای تبدیل ادراکات حقیقی به ادراکات اعتباری و تذکار مداوم ادراکات اعتباری، با هدف درونی سازی بیشتر آن‌ها، یعنی تقویت نگرش مثبت به مسائل فوق ، برنامه‌هایی تدارک دیده شود. ویژگی دیگر این الگو در این است که با طرح راهبردهای تعدیل قوا و حب الهی در طول یکدیگر و به عنوان دو راهبرد اصلی که هرکدام در مراحلی از تربیت کاربرد دارند، و ارائه مراحل تربیت از مرحله پیش از اسلام و ایمان، تا بالاترین مراتب یقین و قرب الهی، تربیت اخلاقی را که فرایندی عمومی و فراگیر است، به تربیت عرفانی که امری خصوصی و فردی است پیوند زده است.
  8. تحلیل مبانی جامعه شناختی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان با تاکید بر رویکردی اسلامی
    جعفر چراغیان 775

    برنامه آموزش فلسفه برای کودکان (فبک) دارای وجوه و ابعاد مختلف فلسفی، تاریخی، روان شناختی و جامعه شناختی است؛ لیکن با توجّه به ساختار فبک که مبتنی بر اجتماع پژوهشی است، وجه اجتماعی آن جایگاهی بالاتر را نسبت به دیگر ابعاد به خود اختصاص داده است. این امر انجام پژوهش جهت تحلیل و شناسایی بیشتر مبنای اجتماعی را ضروری نموده است؛ از آن جا که رویکرد غالب در تعلیم و تربیت کشورمان رویکردی اسلامی است، می بایست مشخّص ساخت که مبنای اجتماعی فبک چه وجوه اشتراک و افتراقی با اندیشه اسلامی دارد. جهت انجام این امر دو مسئله مهم، پیش روی پژوهشگر بوده است. یک، جهت تحلیل مبنای اجتماعی، کدام معیارها می بایست مدّ نظر قرار گیرد و دو، کدام رویکرد و اندیشه اسلامی برگزیده شود؟ در خصوص مورد نخست، سه مولفه تفکر، عمل و ارزش داوری انتخاب شدند تا در سه فصل به طور مجزا مورد مطالعه قرار گیرند و در مورد دوم، اندیشه و نظر علامه طباطبایی به عنوان رویکرد اسلامی برای تطبیق با نتایج تحلیل جامعه شناختی فبک و شناسایی وجوه اشتراک و افتراق میان فبک و اسلام مورد انتخاب قرار گرفت. نتایج این پژوهش که به شیوه های تحلیلی و استنباطی صورت پذیرفته حاکی از آن است که میان فبک و اندیشه علامه طباطبایی اشتراکات ذیل وجود دارد: توجه به فردیت در ضمن پذیرش شان اجتماعی، توجه به جایگاه تفکر و عقلانیت در تعاملات اجتماعی نزد هر دو دیدگاه، توجه به امر گفتگو و در نهایت ردّ نسبی نگری در اخلاق اجتماعی. هم چنین میان فبک و اندیشه علامه طباطبایی این تفاوت ها مشاهده می شود: در حالی که فبک عمدتاً روش محور است ولی از نظر علامه می بایست محتوا به عنوان رکنی مهم در نظر گرفته شود و در حالی که در فبک تفکر صرف، مهم ترین جزء برنامه است، برای علامه ارتقاء ایمان بخشی حیاتی محسوب می گردد. هم چنین اشتراکات میان فبک و اندیشه اسلامی منتخب، دارای دلالت های زیر برای تعلیم و تربیت کشورمان می باشد: ترویج فرهنگ گفتگو؛ تمرین تحمّل و بردباری در مواجهه با مخالفت ها؛ کمک به ایجاد فضایی که آراء مختلف بیان و شنیده شود؛ زمینه سازی و ارائه آموزش غیر مستقیم در حوزه اخلاق و دین.


  9. بررسی نظام اخلاقی شاهنامه فردوسی و دلالت های آن برای تربیت اخلاقی
    طیب چهری 775

    این پژوهش با هدف تبیین و بررسی نظام اخلاقی شاهنامه فردوسی و دلالت¬های آن برای تربیت اخلاقی انجام شده است. روش تحقیق در این رساله به صورت تحلیلی و استنتاجی است. با توجه به محتوای شاهنامه دوازده فضیلت به شرح زیر انتخاب شد: خرد و فرزانگی، ادب و نزاکت، وفای به عهد، تدبیر و کاردانی، شجاعت، پرهیزگاری و پارسایی، وطن دوستی، جوانمردی، بینش و بصیرت، ایثار و فداکاری، آزادگی و نام، داد و عدالت. این دوازده فضیلت بر طبق نظریه اخلاق فضیلت ارسطو و در حیطه¬های سه¬گانه دانش، عاطفه و اراده مورد بررسی قرار گرفتند. تعارض¬های اخلاقی با هدف کمک به یافتن فضائل برتر و ایجاد ترتب بین فضائل اخلاقی مطرح شد. با مطالعه دوازده فضیلت اصلی و کشف فضائل برتر و همچنین با استفاده از بحث تعارض وظایف اخلاقی، می¬توان ترتیب و ترتبی خاص برای فضائل قائل شد. از آنجا که پژوهش ما بر اساس نظریه اخلاقی ارسطو است، دوازده فضیلت مورد بررسی را در قالب چهار فضیلت اصلی مطرح شده توسط ارسطو قرار می¬دهیم که در آن فضائل اصلی به ترتیب اهمیت عبارتند از: نخست، فضیلت خردمندی (و دو فضیلت تابع آن یعنی تدبیر و کاردانی، بینش و بصیرت)؛ دوم، فضیلت عدالت و دادگری (و فضیلت تابع آن یعنی وفای به عهد)، سوم، فضیلت خویشتن¬داری ( در قالب چهار فضیلت آزادگی و نیکنامی، پرهیزگاری، جوانمردی و ادب و نزاکت)؛ چهارم فضیلت شجاعت و دلیری (ودو فضیلت تابع آن یعنی وطن¬دوستی، ایثار و فداکاری). نظام اخلاقی شاهنامه فردوسی به عنوان نظامی برخاسته از اخلاق و فرهنگ ایران باستان و دین اسلام می¬تواند برای نظام تربیتی کاربرد داشته باشد. در بحث دلالت¬ها، سه اصل تعقل، عدالت و آزادگی مطرح شد که با روش¬های داستان¬سرایی، تمثیل و الگوپردازی برای دستیابی به اهداف اخلاقی (پرورش فضائل)، اهداف عملی (رشد و شکوفایی زبان فارسی)، اهداف فرهنگی (شناخت تاریخ و فرهنگ ایران) و اهداف اجتماعی (تقویت همبستگی ملی) به کار می¬رود.


  10. بررسی تحلیلی مبانی نظری ایده یادگیری مادام العمر به مثابه رویکردی تربیتی
    رحیمی نسب-حجت اله 774

    هدف از این پژوهش بررسی تحلیلی مبانی نظری یادگیری مادام العمر به مثابه رویکرد تربیتی است. این پژوهش در کلیت خود ماهیتاً کیفی بوده و جزء مطالعات کتابخانه ای است و چون در حوزه فلسفه تربیت قرار دارد، از روش تحلیلی – استنتاجی استفاده شده است. به این معنا که در مقام تبیین از روش تحلیل، و در مقام نتیجه گیری از روش استنتاج استفاده می شود. در این پژوهش به مبانی روانشناختی، اجتماعی و فلسفی یادگیری مادام العمر پرداخته شد. در بخش مبنای روانشناختی به نظریه سازنده گرایی به عنوان نظریه پشتیبان یادگیری مادام العمر و سازه روانشناختی انگیزه اشاره شد. در بخش مبنای اجتماعی به وجه اجتماعی یادگیری، فرآیندهای اجتماعی، نظریات اجتماعی مربوط به یادگیری و بسترهای اجتماعی ظهور یادگیری مداوم پرداخته شده است. در بخش مبنای فلسفی در سه گام به ترتیب 1. ربط یادگیری مداوم با نظریات فلسفی- تربیتی از جمله لیبرالیسم، پیشرفت¬گرایی، انسان گرایی، رفتار¬¬گرایی، رادیکال و تحلیلی بررسی شد. 2. خصلت تداومی و ماهیت فرآیندی یادگیری با ابتناء به مبانی فلسفی دو فیلسوف شرقی ملاصدرا و کنفسیوس و دو فیلسوف غربی هگل و دیویی استنتاج شد. 3. رویکرد های فلسفی ناظر به یادگیری مادام العمر از جمله رویکرد نسبی¬گرا، ماهیت¬گرا و رویکرد عملگرا بررسی و تبیین شد. سرانجام با برشمردن کاستی های رویکرد های فلسفی ناظر به یادگیری مادام العمر، رویکردی اسلامی با ابتناء به مفهوم قرب الی الله معرفی شد و در نهایت استلزامات تربیتی مناسب برای تربیت یک یادگیرنده مادام¬العمر شامل هدف، برنامه درسی، محتوا، روش تدریس، نقش معلم و شیوه¬ی ارزشیابی تبیین شد.


  11. بررسی تحلیلی ماهیت دانش و دلالت های آن برای نظریه های مدیریت دانش
    حسین رجبعلی پور 774

    هدف پژوهش حاضر ارایه تحلیلی از ماهیت دانش و هم‌چنین در ادامه نقش و تاثیر برداشت‌های ماهیت دانش در شکل گیری ایده‌ها، نظریه‌ها و رویکردهای حاکم در مباحث و نظریه مدیریت دانش است. در این پژوهش ابتدا ماهیت دانش مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور کشف ماهیت دانش، ادبیات و مباحث مرتبط با معرفت شناسی یا نظریه شناخت مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی از یک سو به ویژگی‌های ذاتی و از سوی دیگر، به کارکردهای دانش پرداخته شد. در حوزه دانش سه رویکرد کلی ارایه گردید. رویکرد نخست مربوط به فیلسوفان و نظریه پردازانی است که دانش را به عنوان امری ذهنی می‌دانند. در رویکرد دوم دانش را موضوعی مربوط به امور عینی تلقی می‌کنند. و رویکرد سوم ترکیبی از امور مرتبط با ذهن و عین است. پس از کشف ماهیت دانش و براساس برداشتی که از دانش ارایه شده در قسمت پایانی با استناد به آرای مایکل پولانی و نانوکا و تاکوچی، به دلالت‌های ماهیت دانش و تاثیر گذاری دانش و ارزش در نظریه مدیریت دانش پرداخته شد.


  12. بررسی تحلیلی ایده معنویت گرایی و جایگاه آن در آموزش و پرورش ایران
    پریوش ملحانی 773

    موضوع اصلی این پژوهش بررسی ایده معنویت گرایی و تعیین وضعیت و جایگاه آن در نظام آموزشی ایران است. برای این منظور ضمن بررسی معنا و جوهر اساسی معنویت و معنویت گرایی که با به کارگیری روش استادی تحلیلی انجام گرفت، مولفه های معنویت گرایی شناسایی و جایگاه آنها در کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه اول و دوم سال 94-93 احصاء شد. بنابراین جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کتاب‌های ادبیات فارسی منتشرشده در کشور جهت تدریس در سال تحصیلی 94-1393 است. با استفاده از از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی ویژگی های ذاتی انسان معنوی تحت مقوله های چهل گانه شناسایی و تقسیم بندی شدند. هرچند معنویت گرایی رایج یک الگوی ضرورتا دینی نیست اما الگوی پیشنهادی ما با عنوان معنویت الهی ناظر به تقسیم بندی مقوله های معنویت گرایی به مقولات معنوی و دینی شامل ویژگی های ضروری زیست دینی و زیست معنوی می باشد. در چارچوب این الگوی پیشنهادی نتایج نشان داد که ویژگی های معنوی بیش از ویژگی های دینی مورد توجه بوده اند. در واقع، از 40 ویژگی انسان معنوی تنها 20 ویژگی، که بیشتر معنوی هستند تا دینی، در کتب درسی مورد توجه قرار گرفته و 20 ویژگی دیگر مورد غفلت واقع شده یا توجه کافی به آنها نشده است. مقوله¬های حسن خلق از خود گذشتگی و هدفمندی بیش از سایر مقوله¬ها مورد توجه قرار گرفته و کمترین بسامد مربوط به مقوله آخرت باوری می¬باشد که در زمره مقولات دینی قرار گرفته است. در نهایت پیشنهاد می شود که مقوله های دینی که عبارتند از خداباوری، آخرت باوری، و انجام عمل صالح (پرستش) بیش از پیش در پروژه آموزش و پرورش معنویت گرا مورد توجه قرار گیرد.لازم به ذکر است که آن دسته از ارزش های دینی که بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است عمدتا شامل مناسک می شود تا اعتقادات، در حالی که اعتقادات و باورهای دینی هستند که می توانند به عنوان مکمل پروژه معنویت گرایی به حساب آیند.


  13. بررسی مبانی پیامدگرایانه و ناپیامدگرایانه مفاهیم مشترک اخلاقی منشورهای اخلاقی دانشگاه¬های ایران
    علی روشنی زاده 773

    منشورهای اخلاقی (ethical codes) سازمان¬ها، برگرفته از اخلاق حرفه¬ای (professional ethics) است. در این پژوهش، منشورهای اخلاقی دانشگاه¬های ایران به عنوان مواضع اخلاقی دانشگاه¬ها مورد بررسی قرار گرفتند. روش انجام این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی از نوع مضمونی ـ مقوله¬ای بود. برای جمع-آوری داده¬ها ابتدا لیست دانشگاه¬های تحت نظارت وزارتین «علوم، تحقیقات و فنآوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» تهیه و سپس با مراجعه حضوری یا از طریق سایت¬های مربوطه، منشورهای اخلاقی دانشگاه¬های مختلف دریافت گردید. از میان 64 دانشگاه هدف وزارت علوم، 15 مورد فاقد منشور اخلاقی مکتوب بودند؛ 49 دانشگاه دیگر منشورهای اخلاقی خود را مجموعاً در 931 بند تدوین کرده بودند که میانگین منشور اخلاقی هر دانشگاه 19 بند بوده است. همچنین از میان 65 دانشگاه هدف وزارت بهداشت نیز، 36 مورد فاقد منشور اخلاقی مکتوب بودند؛ 29 دانشگاه دیگر منشورهای اخلاقی خود را مجموعاً در 492 بند تدوین کرده بودند که میانگین منشور اخلاقی هر دانشگاه 17 بند بوده است. در مجموع محتوی منشور اخلاقی دانشگاه¬ها از 1423 بند تشکیل گردیده بود. سپس متون جمع-آوری شده با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی و درصـد وجـود و تکرار در کل متون تحلیل محتـوای کمـی شدند. در گـام بعـدی، بندهـای منشورهـا طبقه¬بندی گردیدند و در پنج مقوله «اخلاق»، «قانون»، «دین»، «پیشرفت» و «سیاست» قرار گرفتند. در نهایت، یافته¬های پژوهش که در مقوله¬های پنجگانه صورت¬بندی شده بودند، بر حسب دو نظریه پیامدگرایی و ناپیامدگرایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان می¬دهند که در منشورهای اخلاقی دانشگاه¬ها، مقوله «اخلاق» با 727 بند و 08/51 درصد، «قانون»¬ با 356 بند و 01/25 درصد، «دین» با 216 بند و 17/15 درصد، «پیشرفت» با 82 بند و 76/5 درصد و «سیاست» با 42 بند و 95/2 درصد اولویت¬های اول تا پنجم مقوله¬های بررسی شده را تشکیل می¬دهند.


  14. خلاقیت واستلزامات تربیتی آن دراندیشه اسلامی
    محمد نعمانی 773

    تربیت پیچیده‌ترین حوزه فعالیت بشری است و تحول و توفیق در آن دغدغه همیشگی همگان بوده و هست . حوزه ای که آن را " کلید شکل گیری جامعه وجهان نو" می شناسیم و ازآن باید برای همراهی با قافله تیزرو علم وپیشرفت ورسیدن به کمال وسعادت بهره برداری می‌کنیم.حرکت موفقیت‌آمیز در این مسیر،می طلبدکه نسبت به ضروریات مربوط به بخش‌ها و عوامل مختلف آن اهتمام داشته باشیم.خلاقیت، به عنوان موضوع بحث در این نوشتار، از محوری‌ترین مباحث تربیتی به شمار می‌رود .پرداختن به این مساله وظیفه‌ای است بردوش همه، وطبعا کیفیت و کمیت مطلوب توجهات دراین زمینه،موجب می شودکه چرخ توسعه و تحول ملی و بین‌المللی، طراوت، بالندگی لازم را پیداکند، وما استقلال و آزادی بیشتر، وشتاب فزاینده تری را در فرآیند یاددهی- یادگیری تجربه کنیم. پژوهش حاضرقصد دارد تا خلاقیت را از دیدگاه اندیشه اسلامی( فلسفه، عرفان، کلام، قرآن و روایات) بررسی کند؛ اندیشه ای حامل شناسایی و شناساندن تقدس یا امری قدسی که جوهر مشترک همه جلوه های حیات به شمارمی رود، وچون ناظربرفطرت انسانی و معرفت و حیانی است،انسان را همه جانبه می بیند و او را در تمامی جوانب زندگی به سمت تعالی وتقرب رهنمون می گردد.پاسخ گویی به سوالات تحقیق برپایه کاربست روش توصیفی- استنباطی صورد می گیرد؛با مراجعه به منابع مختلف اسلامی توصیفی ازمفهوم خلاقیت ارائه می شود ،وضمن استنباط لازم ازبحث ها، به پرسش های مربوط پاسخ داده شده ،وسرانجام استلزامات تربیتی مطرح می گردد.


  15. تبیین و تحلیل مفهوم عدالت آموزشی و دلالت‌های تربیتی آن در نظام تعلیم‌وتربیت ایران
    جهان بخش اورک 773

    هدف اصلی این پژوهش تبیین و تحلیل مفهوم عدالت آموزشی و استنباط دلالت‌های تربیتی آن است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی _استنتاجی استفاده‌شده است. مفهوم عدالت آموزشی درگذر زمان در فرهنگ‌های مختلف دارای تعاریف و بار معنایی متفاوت و دلالت‌های تربیتی مختلفی بوده است. هرکدام از این فرهنگ‌ها به وجهی از عدالت آموزشی پرداخته‌اند؛ همین مسئله تحقق عدالت در آموزش‌وپرورش را به موضوعی چالشی تبدیل کرده است؛ رفع این مشکل نیازمند ارائه تعریفی از عدالت است که با مفهوم تربیت تعارض نداشته باشد؛ یعنی برداشتی از عدالت در مفهوم ترکیبی «عدالت آموزشی» مدنظر باشد که به ارزش‌های تربیتی، عقلانیت، استدلال، نقد، بی‌طرفی، احترام نهادن به دیگران و آزادی متعهد باشد. در این رساله به برخی از رویکردها نسبت به عدالت آموزشی اشاره‌شده و بر اساس معیارهای پیش‌گفته موردبررسی قرارگرفته‌اند و درنهایت، رویکرد مناسب برای عدالت آموزشی ارائه‌شده است. بر این اساس عدالت آموزشی عبارت است از؛ فرآیند عقلانی توزیع منظم منابع، امکانات و ابزارها برای دستیابی به تعلیم‌وتربیت ارزشمند و مستقل، فارغ از هر نوع تبعیض (فرهنگی، قومی، نژادی، دینی و اقتصادی) برای همه افراد جامعه جهت شکوفایی استعدادها و اندیشه‌های خلاق و خودگردانی آنان. این امر معمولاً از طریق آموزش تفکر خلاق و انتقادی، ایجاد فرصت‌های آموزشی برابر و کافی متناسب با ویژگی‌های فردی و اجتماعی، توجه به تکثر فرهنگی، توجه به آزادی، کشف و پرورش استعدادها و با به‌کارگیری روش‌های آموزشی؛ گفتگو، یادگیری مشارکتی، بحث گروهی، امکان تحقق می‌یابد.


  16. بررسی ایده "استقلال اخلاقی" به عنوان هدفی تربیتی
    طاهره بهمنی 773

    هدف پژوهش حاضر بررسی ایده «استقلال اخلاقی» به عنوان یک هدف تربیتی بوده که به شیوه تحلیلی و استنتاجی انجام گرفته است. استقلال اخلاقی، به معنای « خود قانون¬گذاری»، توسط فلاسفه عصر روشنگری از جمله کانت، وارد حوزه اخلاق شده است. استقلال اخلاقی دارای سه مفهوم اراده¬گرایانه، عقل¬گرایانه و اصالت وجودی است که مفهوم عقل-گرایانه آن، اغلب مورد تایید علمای تربیت است. در بررسی مبانی فلسفی این ایده، به آرای کانت استناد گردید. وی، امکان اخلاق را مستلزم فرض سه اصل «اختیار»، «جاودانگی نفس» و «هستی خداوند» می¬داند. «عقل» و « اراده آزاد»، پیش¬فرض انسان شناختی استقلال اخلاقی هستند که به انسان، توانایی خودفرمانی و تعیین ارزش¬های زندگی می¬دهند. در معرفت شناسی، پیش¬فرض استقلال اخلاقی این است که فاعل شناسا، فعال بوده و در جریان شناخت ابژه‌ خود، مشارکت دارد. مبنای ارزشی استقلال اخلاقی این است که اصل اخلاق و ارزش¬ها ریشه در عقل دارد. در بررسی مبانی روانشناختی، مشخص گردید که به اعتقاد پیاژه و کلبرگ، رشد شناختی و عقلی پیش¬فرض استقلال اخلاقی است و فرایند تربیت در رسیدن فرد به مرحله استقلال اخلاقی کمک خواهد نمود. در مبانی جامعه¬شناختی، دو رویکرد استقلال اخلاقی محدود و نامحدود با توجه به آرای موافقان و مخالفان بررسی و نتیجه گیری شد که استقلال اخلاقی محدود هم مورد تایید جامعه¬شناسان است و هم در تربیت، عملی¬تر به نظر می¬رسد. همچنین وجود دموکراسی در جامعه و جامعه مدنی، پیش¬فرض جامعه¬شناختی استقلال اخلاقی محسوب می¬شوند. در قسمت پایانی با استناد به آرای کانت و نظر پیترز که معتقد است تحلیل مفهوم «تربیت» و «فرد تربیت شده» ، شاخص¬ها و شرایط ضروری برای «استقلال اخلاقی» در اختیار می¬نهد، این ایده به عنوان یک هدف تربیتی تبیین شده و پس از حل تناقضات مفهومی، راه¬کارهای عملی برای پرورش آن ارائه گردید.


  17. بررسی تحلیلی هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و دلالتهای تربیتی آن
    ذبیح اله خنجرخانی 772

    این تحقیق با هدف کلی بررسی دیدگاه هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و استلزامات تربیتی آن شکل گرفته است. محوریت تحقیق با تاکید بر فهم از منظر هرمنوتیک فلسفی و دلالت آن برای تعلیم¬و¬تربیت است. در این رساله, ابتدا نگاهی اجمالی به تاریخ هرمنوتیک و نظریه¬پردازان آن شده است و در گام بعدی هرمنوتیک فلسفی گادامر مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه روش تعلیم و تربیت، هدف، برنامه درسی, محتوای آموزش و ارزشیابی آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. و در نهایت امکان¬سنجی کاربست این نظریه در جامعه خود, نشان داده شده است. موضوع هرمنوتیک فلسفی, فهم و عناصر سازنده آن است. فهمی که درک "حقیقت" و "تعالی انسان" در گرو آن است. در این میان گادامر با استناد به مفاهیم همچون بیلدونگ، ذوق، حس مشترک و قضاوت، به تشریح ماهیت انسان و تعالی وی پرداخته است. با تصور ماهیت انسان و کمال وی، فهم را شاهراه این عروج می¬داند. اما این فهم, فهمی متفاوت و نیازمند عناصر و پیش¬بایست¬هایی است. که شامل توجه به غیر روشمند بودن فهم, نقش سنت در فهم, تاریخمندی فهم, بازی مندی فهم , امتزاج افق ها, تعامل و پرسشگری و... می¬باشد. با بررسی موارد فوق محقق بدین نتیجه رسید که تربیت (تعالی انسان) بر اساس مذاکره و تعاملات پرسشگرانه است. تربیت فرایندی است که "در" جریان تعاملات تاملی(مدام) شکل (نوی) می¬گیرد و خود نیز "زمینه¬ساز" تعامل تاملی می¬شود. همچنان که خود گادامر با تشریح "بیلدونگ" اشاره دارد بیلدونگ رسیدن به کمال فرهیختگی از طریق فرهنگ و سنت بوده و یک فرایند همیشه در حال بالندگی است؛ با این اوصاف در مسیر عروج انسان, نظام تربیتی سعی در آموزشِ فراگیری دارد که آماده مواجهه با موقعیت تازه, اندیشه¬های مخالف و سئوال¬های چالش¬برانگیز است؛ در این فرایند فراگیران آماده بهبود اندیشه خود بوده و هرگز به کمال مطلق نمی¬رسد. تربیت مبتنی بر پرسشگری بدون ظرفیت خویشتن¬داری, تواضع و پذیرفتنِ "غیر", ممکن نخواهد بود. ویژگی¬هایی که به فرد اجازه تغییریافتن و تغییردادن می¬دهد؛ این تربیت, تربیتی مهارگریز است مهاری که گاه از سوی انسان و جوامع, و گاه از سوی تکنولوژی است. جلوه¬¬های این نوع تربیت, از اهداف, محتوا, روش تدریس, ارزشیابی و سایر فعالیت تربیتی روایتی نو ارائه می¬دهد؛ که در متن رساله بدان ها پراخته شده است. علاوه بر موارد فوق, "تعلیم و تربیتِ حضورمند" هم به عنوان روایتی ارزشمند از تربیت است. در انتها با توجه به اینکه گادامر تاریخ و سنت افراد را سنگ بنای فهم می¬پندارد می¬توان با روایتی تازه از این مساله سنت و فرهنگ خودی را سنگ اول تعلیم و تربیت قرار داد تا استفاده از هرمنوتیک در تربیت, منافاتی برای کاربست فرهنگ بومی نداشته باشد.


  18. بررسی تحلیلی اخلاق معلمی و تعیین جایگاه آن در اهداف و برنامه های تربیت معلم ایران
    بهاءالدین رحمانی 771

    هدف این پژوهش بررسی تحلیلی اخلاق معلمی و تعیین جایگاه آن در مصوبات و برنامه¬های تربیت معلم ایران می¬باشد که از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول، با استفاده از روش تحلیلی- استنباطی، مبانی اخلاق و اصول اخلاق حرفه¬ای هم بر اساس فلسفه اخلاق سکولار (غیردینی) و هم بر اساس اخلاق اسلامی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. در زمینه¬ی فلسفه اخلاق سکولار (غیردینی)، دیدگاه-های مهم و دسته¬بندی¬های جدیدی از مبانی اخلاق و اصول اخلاق حرفه¬ای و نیز اصول و قواعد اخلاق معلمی مطرح شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. اما از آنجا که نظام آموزش و پروش ایران ماهیت اسلامی دارد، در این پژوهش عمدتاً بر مبانی و اصول اخلاق اسلامی تاکید شد. براین اساس، اول مبانی اخلاق حرفه¬ای از متون اسلامی استنتاج و استخراج شدند. بر اساس آموزه¬های اخلاق اسلامی ده مبنا برای اخلاق استنتاج شدند که شامل دو مبنای هستی¬شناختی، پنج مبنای انسان¬شناختی و سه مبنای معرفت¬شناختی می¬باشند. سپس بر اساس این مبانی و نیز با توجه به روابط چهارگانه¬ی صاحبان حرفه با خدا، خود، انسان¬ها و طبیعت (محیط¬زیست)، اصول اخلاق حرفه¬ای استنتاج شدند. در ارتباط صاحبان حرفه با خدا، چهار اصل، در ارتباط صاحبان حرفه با خود، شش اصل، در ارتباط صاحبان حرفه با انسان¬ها، هشت اصل و در ارتباط صاحبان حرفه با طبیعت (محیط¬زیست)، چهار اصل اخلاقی تعیین شدند. اصول اخلاقی ذکرشده در مورد همه¬ی حرفه¬ها، به¬ویژه حرفه¬ی معلمی صدق می¬کنند. بنابراین، همان اصول در ارتباط¬های چهارگانه¬ی معلم با خدا، خود، انسان¬ها و طبیعت نیز مطرح گردیدند و سپس قواعد اخلاقی مربوط به هرکدام از آنها برای حرفه¬ی معلمی از متون تربیتی اسلام استنتاج و استخراج شدند. در بخش دوم این پژوهش، جایگاه اخلاق معلمی در مصوبات و برنامه¬های تربیت معلم ایران مورد بررسی قرارگرفت. برای این منظور، مصوبات و برنامه¬های تربیت معلم ایران که در دوران جمهوری اسلامی تدوین و تصویب شده بودند، بر اساس چهارچوب مطرح شده برای اخلاق معلمی در فصل پنجم این پژوهش و با استفاده از روش کیفی تحلیل متن مورد بررسی و نقد قرارگرفتند و نقاط قوت و ضعف آنها مشخص شدند. بر اساس نتایج به¬دست آمده، در مصوبات و برنامه¬های تربیت معلم جمهوری اسلامی ایران، اصول و قواعد اخلاق معلمی و همچنین روابط چهارگانه¬ی او، آن¬چنان که باید و شاید، مطرح نشده و فاقد کلیت و انسجام کافی بودند. بنابراین، لازم و ضروری است که این مصوبات و برنامه¬ها مورد تجدیدنظر و بازبینی مجدد قرار گیرند تا نقاط قوت آنها تقویت و نقاط ضعف آن¬ها برطرف شود. در نهایت، برای بهبود و پیشرفت اخلاق معلمی در تربیت معلم ایران و انجام پژوهش¬های بیشتر در این زمینه پیشنهادهایی ارائه شد.


  19. بررسی مبانی نظری ایدۀ خودکارآمدی به عنوان هدفی تربیتی
    مادح دست مرد 770
  20. بررسی تاثیر روش اجتماع پژوهش در برنامه آموزش فلسفه به کودکان و تاثیر بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان پایه سوم راهنمایی مدارس نمونه دولتی شهر اهواز
    سیدمنصور مرعشی 763
  21. بررسی تطبیقی اصل آزادی و عقلانیت و دلالت‌های تربیتی آنها از دیدگاه مکاتب لیبرالیسم و اسلام
    علیرضا رشیدی 763

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. تجربه ی آموزگار دانش آموزان دوزبانه پایه اول بودن در شهر اهواز: تبیین چالش ها و راهکارهای موثر یاددهی- یادگیری
    مرجان فرح نیا 782
  2. تحلیل پدیدارشناختی حساسیت محیط زیستی آموزگاران و ارائۀ رهنمودهایی برای آموزش و ارتقای آن در مدارس ابتدایی شهر یاسوج
    معصومه حیدری نصرابادعلیا 782
  3. بررسی تناسب داستان‌های "مجموعه چهل کودک" به‌عنوان محتوای برنامه‌های حلقه کندوکاو
    سیمین ارمنده 781
  4. بررسی الگوهای تفکر غیر کلیشه‌ای، و تطبیق مولفه‌های آن با مولفه‌های تفکر در برنامه آموزش فلسفه به کودکان
    فاطمه چلداوی 781
  5. تاثیر اجرای برنامه فلسفه برای کودکان (p4c) (نسخه فیلیپ کم)، بر خلاقیت و مهارت‌های ارتباطی دانش‌آموزان
    فاطمه سالمی 781
  6. بازنمایی مولفه های تفکر همدلانه در روایت معلمان زن از تعاملشان با دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر ایذه
    فرانک کاوسی 780
  7. تحلیل رابطه بعد عاطفی با بعد شناختی انسان و دلالت های تربیتی آن از منظر صحیفه سجادیه
    خدیجه سعیدی 780
  8. بررسی تحلیلی تفکر قدردان و نقش آن در تربیت کودک و نوجوان
    فاطمه البوغبیش 780
  9. واکاوی تجارب زیسته آموزگاران پایه دوم ابتدایی شهر کرج از اخلاق تدریس در زمان همه گیری بیماری کووید-19
    مریم گوروئی محمدی 780
  10. بررسی تحلیلی باورهای انسان شناختی آموزش مداوم و استنتاج دلالت‌های تربیتی آن
    کبری شجاعی 779
  11. تدوین الگوی امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی و استنتاج دلالت های تربیتی آن
    زهرا بوری سرحانی 778
  12. بررسی تحلیلی فضیلت های فکری از منظر زگزبسکی و بازتاب آن در داستان های ایرانی و خارجی مورد استفاده در برنامه های آموزش فلسفه برای کودکان
    سیده نرگس موسوی صفت 778
  13. بررسی تحلیلی نظریه‌های خودگرایی و دیگرگرایی اخلاقی و استنتاج دلالت-‌های آن برای تربیت اخلاقی
    علی میرزا صالحی 778
  14. بررسی تحلیلی ظلم به خود در اندیشه اسلامی و تبیین دلالت های تربیتی آن
    مژگان آزادمهر 777
  15. بررسی تحلیلی مفهوم خیر خواهی و تبیین تربیت اخلاقی مبتنی بر آن
    سارا رحیمی نژاد 777
  16. تبیین خود فراموشی به عنوان یک مشکل تربیتی و راههای اصلاح آن بر اساس آموزه های اسلامی
    علی بوجلالی 775

    «خود فراموشی» به عنوان یک معضل اجتماعی- تربیتی که نوعی عدول از «خود» و انحراف از خط سازندگی انسان است؛ از قدیم الایام مورد توجه برخی از اندیشیمندان مکاتب فکری بوده و تلاش هایی در رفع آن سامان داده شده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین خود فراموشی به عنوان یک مشکل تربیتی و شناخت راههای اصلاح آن بر اساس آموزه های اسلامی با روش تحلیلی استنتاجی انجام شد. در این راستا ضمن تحلیل مفهوم و خود و خودفراموشی، به مبانی فلسفی، جامعه شناختی و روان شناختی از خود بیگانگی یا خود فراموشی پرداخته شد و راه های پیشگیری از خود فراموشی بر اساس آموزه های اسلامی تحلیل و استخراج گردید. نتایج نشان می دهد که از نظر اسلام خود یک امر واقعی است و با توجه به اینکه علم به خود علم حضوری است و علم حضوری فراموشی نمی پذیرد، به همین رو خود فراموشی وجودی عملاً تحقق نمی یابد و این تعبیر به نحو مسامحه به کار برده شده و به معنای فروگذاشتن و از دست دادن جنبه های والای انسانی است که امکان بروز نمی یابد. همچنین دو نوع خود فراموشی مورد بازشناسی قرار گرفت که یکی خودفراموشی مثبت بوده و به ناهشیاری و بی خویشتنی اشارت دارد و نوع دیگر منفی و مذموم است و شامل خودفراموشی وجودی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. یکی از راههای رفع خود فراموشی اتحاد در هدف اعلای حیات یعنی بازگشت به خود منسوب به روح الهی در مکتب اسلام است و این عامل خودیابی در خود فراموشی وجودی، اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته می شود. راه های دیگر عبارتند از ترک غفلت و خودشناسی، خداشناسی، بازنگری اعمال گذشته، عبادت، تزکیه و تهذیب نفس، خلوت گزینی، بینش دقیق نسبت به امور.


  17. بررسی تجربه زیسته اعضای هیئت‌علمی دانشگاه شهید چمران اهواز از رعایت اخلاق حرفه‌ای
    مریم جمیلی 775

    هدف این مطالعه، بررسی تجربه زیستۀ اعضای هیئت‌علمی دانشگاه شهید چمران اهواز از رعایت اخلاق حرفه‌ای است. یک نمونۀ هدفمند 58 نفری که شامل 30 استاد، 14 دانشیار، 12 استادیار و 2 مربی است، از دانشگاه شهید چمران اهواز برای اجرای مصاحبۀ نیمه ساختمند عمیق انتخاب شدند. در این مطالعۀ کیفی، از چارچوب روش‌شناختی پدیدارشناسی هرمنوتیک ملهم از رویکرد فلسفی پُل ریکور برای تحلیل متونِ حاصل از مصاحبه‌ها استفاده شد. روش تحلیل سه مرحله‌ای ریکور شامل خواندن ساده و صورت‌بندی فهم اولیه از متن، تحلیل ساختاری یا تحلیل مضمون و تدوین فهم جامع از متن مصاحبه‌هاست. تفسیر در متن مصاحبه‌ها، کشف چهار مضمون اصلی و بیست مضمون فرعی از تجربۀ اخلاق حرفه‌ای در استادان در پی داشت، شامل: اخلاق تدریس (اخلاق آموزش)، اخلاق پژوهش، اخلاق ارتباطی و فضیلت مندی های شخصیت استادی. ازنظر مشارکت‌کنندگان، اخلاق حرفه‌ای در بخش آموزش عالی، می‌تواند دارای دو جنبۀ کلی اخلاق شخصی و حرفه‌ای باشد که همۀ ابعاد اخلاق می‌تواند از روح والای انسانی نشئت بگیرد. نتایجِ پژوهش نشان داد که، بیشترین تاکیدِ اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز بر اخلاق آموزش و پژوهش بوده است و اخلاق ارتباطی و فضیلت‌مندی شخصیت استادی چندان موردتوجه اساتید نبود. همچنین رعایت اخلاقِ ارتباطی در میانِ اعضای زن هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز بیش از مردان قابل‌مشاهده بود. نتایجِ پژوهش، ضرورتِ برگزاری کلاس‌هایی را جهتِ درک و رعایتِ بهترِ اخلاق حرفه‌ای برای اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، نشان داد


  18. تحلیل ویژگی های انسان تربیت شده در مکتب اگزیستانسیالیسم
    غلامی-محمدجواد 773

    نام خانوادگی: غلامی

    نام: محمد جواد

    شماره دانشجویی: 9110509
    عنوان پایان‌نامه : تحلیل ویژگی های انسان تربیت شده در مکتب اگزیستانسیالیسم
    استاد/اساتید راهنما : دکتر مسعود صفایی مقدم
    استاد/اساتید مشاور: دکتر پروانه ولوی
    درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد

    رشته: تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت گرایش: علوم تربیتی


    دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده: علوم تربیتی و روانشناسی گروه: علوم تربیتی
    تاریخ فارغ تحصیلی: 28/11/1394 تعداد صفحه: 189


    کلید واژه‌ها: اگزیستانسیالیسم، تربیت، تحلیل


    این مطالعه با هدف وضوح‌بخشی به نوع و چگونگی ارتباط منطقی میان اصول فلسفی مکتب اگزیستانسیالیسم و نظریات تربیتی این مشرب فکری صورت گرفته است. مسئله‌ای که مورد مطالعه قرار گرفته این است که آموزه‌های تربیتی موجود در حوزه‌ی آموزش‌و‌پرورش اگزیستانسیالیستی و ویژگی‌های انسان تربیت شده به عنوان نتیجه‌ی آن، تا چه میزان بیان‌گر مبانی فلسفی و تئوریک تفکر اگزیستانس و خصیصه‌های انسان ایده‌آلی هستند که فلاسفه هستی گرا به عنوان انسان اگزیستانسیالیست به توصیف آن پرداخته‌اند. در گام نخست با بهره‌گیری از تکنیک کتابخانه‌ای، مبانی و اصول کلی مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم مشخص گردید، سپس مولفه‌ها و خصیصه‌های اصلی انسان مورد نظر فلاسفه‌ی هستی‌گرا طبق اصول هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی استنباط و با توجه به رویکرد استنتاجی در استخراج نظریات تربیتی از اصول فلسفی این مکتب، آموزش و پرورش مورد نظر اگزیستانسیالیست‌ها شامل اهداف، محوا و برنامه درسی، روش‌ها، روابط فراگیر و معلم توصیف شده است. در نهایت با روش تحلیلی _ انتقادی میزان دفاع‌پذیری منطقی از دلالت‌‌های تربیتی اگزیستانسیالیسم بر اساس اصول کلی، تئوریک و فلسفی مکتب اصالت‌وجود در یک ارتباط دوسویه بررسی شد که مشخص گردید در مسیر شکل‌گیری نظریات فلسفی مکتب اگزیستانسیالیسم که در رابطه با انسان صادر می‌شوند و حکم نظریه تربیتی را دارند، مطلقاً شرایط منحصربه‌فرد، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و ویژگی‌های عاطفی و شخصیت فیلسوف اگزیستانس نقش تعیین کننده‌ دارند. به صورتی که فلسفه اگزیستانسیالیسم تحت تاثیر شرایط خانوادگی و مذهبی کهگور از فلسفه ایمانی و مذهبی آغاز و نهایتاً به الحاد، پوچی و خداناباوری سارتر ختم می‌شود. بنابراین مشخص شد انسانی که امروز و در عصر به اصطلاح پسامدرن از او به عنوان محصول دستگاه تربیتی اگزیستانسیالیسم یاد می‌شود، خصیصه‌های انسان مورد ادعای فلاسفه اگزیستانس از قبیل مسئولیت فردی، دغدغه‌مندی، هستی‌مندی و آزادی اصیل را در خود ندارد؛ چراکه صبغه آزدی لایتناهی، پوچی و بی‌غایتی فلسفه اگزیستانس در یک مسیر غیرقابل پیش‌بینی به تفکر به‌اصطلاح پست‌مدرن ختم می‌شود که نسبیت و ساختارگریزی را سپر تسامح و تساهل افراطی خود ساخته است.

     


  19. بررسی تطبیقی وجوه تربیتی مکتب عمل گرایی (جان دیویی) و مکتب کارکردگرایی ساختاری(پارسونز )
    بهمیی-سهیلا 772

    انسان به عنوان موجودی که در جامعه زندگی می کند نیازمند تربیت اجتماعی است. در این میان نحوه تربیت اجتماعی که می بایست در مورد وی صورت پذیرد و نسبت میان حقوق فرد و جامعه، مساله چالش برانگیز و مورد اختلاف نظر اندیشمندان بوده است. در این پژوهش نظریات تالکوت پارسونز و جان دیویی در مورد فرد و جامعه، فرهنگ و مدرسه، هدف، روش و چگونگی تربیت اجتماعی بررسی شده و وجوه اشتراک و افتراق آن ها مطرح گردیده است. روش تحقیق این پژوهش تطبیقی – تحلیلی می باشد. بدین ترتیب که ابتدا نظریات آن ها به صورت جداگانه توصیف و تبیین شده و سپس با یکدیگر تطبیق یافته و پس از تجزیه و تحلیل نتیجه گیری شده است. در این پژوهش معلوم گردید که هدف تالکوت پارسونز از تربیت اجتماعی، رسیدن به نظم و انسجام در جامعه می باشد ولی مقصود و آرمان دیویی از تربیت اجتماعی دستیابی به جامعه مبتنی بر اصول دموکراتیک می باشد. در این میان نکته قابل توجه این مساله می باشد که با وجود نگاه متفاوت این دو به مقوله انسان، جامعه و تربیت اجتماعی و روش هایی که هر یک در این زمینه مناسب دانسته و بیان می کنند، هر دوی آن ها راه رسیدن به تربیت اجتماعی مطلوب راتربیت اخلاقی دانسته و از تعهد و التزام افراد به آرمان های اجتماعی سخن به میان می آورند


  20. بررسی زمینه های رشد اخلاقی در برنامه آموزش فلسفه به کودکان
    سیدنورالدین بهروزی نیک 772

    این پژوهش به بررسی زمینه های رشد اخلاقی در برنامه آموزش فلسفه به کودکان پرداخته است. روش این پژوهش روش تحلیلی- توصیفی بوده که از زیر مجموعه های تحقیق کیفی به حساب می آید. در ابتدا تعریفی از برنامه آموزش فلسفه به کودکان ارائه شده و همچنین اخلاق و تفکر و انواع تفکر اخلاقی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین پیش فرض های روانشناختی و فرهنگی برنامه آموزش فلسفه به کودکان نیز مورد مطالعه قرار گرفت. هرچند در نهایت نشان داده شد که این برنامه می تواند به رشد اخلاقی کودکان کمک کند ولی اجرای این برنامه نیازمند شرایط روانی و فرهنگی مناسب است. جوامع و فرهنگ هایی که روح دموکراتیک دارند برای اجرای این برنامه مناسب می باشند، هر چند این روح دموکراتیک خود می تواند تا حدودی فرآورده برنامه هایی شبیه به برنامه فلسفه برای کودکان باشد. و از نظر پیش فرض های روانشناختی گرچه بر اساس مراحل رشد شناختی پیاژه ای این برنامه برای کودکان مناسب به نظر نمی رسد اما روانشناسی ویگوتسکی و برونر مبنای روانشناختی مناسبی برای برنامه آموزش فلسفه به کودکان می باشد.


  21. بررسی ایده آموزش مداوم در آثار سعدی
    اسماعیل گرجی 771
  22. بررسی مبانی فلسفی دین صابئین مندائی و استخراج آموزه های تربیتی از آنها
    عزیز سواری 771
  23. انسان تربیت شده در نهج البلاغه
    فاطمه بیان مهر 769
  24. بررسی فضایل اخلاقی از دیدگاه ارسطو ودلالتهای تربیتی آن
    محمد رعنایی پور 769
  25. مبانی انسان شناختی جهانی شدن و دلالتهای تربیتی آن
    کبری سطوتی جمیل 769
  26. بررسی تحلیلی تربیت دینی وچالش های پیش رو با تاکید بر آموزه های اسلامی
    جعفر ظاهری راد 769
  27. بررسی دلالت های تربیتی آراء فلسفی ملا صدرا به عنوان فیلسوف مکتب اصفهان
    علیرضا صمدی دارافشانی 769
  28. آسیب شناسی برنامه ی آموزش فلسفه به کودکان با تاکید بر اجرای آن در آموزش و پرورش ایران
    مرضیه اسدی 769
  29. بررسی تطبیقی دیدگاه های ژان ژاک روسو و مرتضی مطهری درباره ی تربیت دینی
    مریم احسان فر 769
  30. بررسی تحلیلی تربیت اجتماعی از دیدگاه افلاطون و فارابی
    بتول محمدیان 768
  31. بررسی تحلیلی آموزه های تربیتی زرتشت
    فاطمه سلطانی نژاد 768
  32. مطالعه دیدگاه دیویی در خصوص تربیت عقلانی و امکان بهره گیری از آن در آموزش و پرورش ایران
    بهناز جهانیان 768
  33. بررسی و تحلیل رابطه عقل و عاطفه در نهج البلاغه و استلزامات تربیتی آن
    جهانبخش فلسفی جو 768
  34. بررسی تطبیقی آرای جان دیویی و امیل دورکیم درباره ی تربیت اجتماعی
    جعفر چراغیان 768
  35. بررسی مبانی و اصول و اهداف تربیت مدنی و کیفیت انعکاس آن در نظام آموزش و پرورش ایران
    محمود کاظمی 765
  36. بررسی اهداف آموزش هنر از دیدگاه مکتب ایدئالیسم
    هادی طاهری اصل 764
  37. بررسی و تحلیل «نظریه تبیین ارزش‌ها» و دلالت‌های آن در تربیت اخلاقی
    عبدالحمید چیت ساز 763
  38. (نقش تقدس(امرقدسی) در تعلیم و تربیت)‌The Role of Hollyness in Education
    یداله اقدامی 759
  39. (بررسی دیدگاههای فلسفی عقیدتی دانش آموزان پسرپایه سوم دبیرستانهای شهر اهواز در مورد نماز) The Study of Philosophical-Ideological views on Praying Behavior of Third Grade High School Students in Ahvaz
    کریم سواری 758
  40. (بررسی نظریه اصالت نفع و مضامین آن در آموزش و پرورش اخلاقی) A Study of Utilitarianism and its implications for Moral Education
    پروانه ولوی 758
  41. (عقل از دیدگاه امام علی (ع) و دلالتهای تربیتی آن) Reason in Imam Alis view, and its educational implications
    بهنام کاظم نیا 758
  42. (تربیت اجتماعی در نهج البلاغه) Social Education in Nahj-ol-Balaghe
    جاسم تابع‌الحجه 756